|
| |||||||||||||||||
|
|
27 تن از زبدهترين خلبانان هوايي اسرائيل چندي پيش با ارسال نامهاي به ژنرال دان هالوتز فرمانده نيروي هوايي اسرائيل، انصراف خود را از شركت در هرگونه عمليات در سرزمينهاي اشغالي اعلام كردند. در اين نامه عنوان شده است: «ما خلبانان كارآزموده ارتش اسرائيل كه تاكنون بارها در خدمت به اسرائيل كوشيدهايم، مخالف انجام هرگونه عمليات غيرقانوني و غيراخلاقي در سرزمينهاي اشغالي هستيم، ما كه براي سربلندي يهود تربيت شدهايم از اين به بعد در حملات هوايي برضد غيرنظاميان بيگناه شركت نخواهيم كرد». «هالوتز» سريعا 9 خلبان فعال در تهيه اين نامه را از كار معلق كرد. بيترديد خلبانان امضاكننده اين نامه جلسات محرمانه و پشتپردهاي با فرماندهان (همعقيده با خود) براي توافق براي عدم شركت در عملياتهايي كه از آن با نام «قتلهاي هدفدار» نام بردهاند، داشتهاند. شبكه دوم تلويزيون اسرائيل گزارش داد كه تعدادي از خدمه پرواز ارتش اسرائيل طرح «امتناع خاكستري» را به اجرا گذاردهاند كه طي آن از انتقال سربازان اسرائيل به داخل و يا خارج از مناطق اشغالي براي انجام هرگونه عمليات امتناع ميورزند و از هر گونه حمايت هوايي از سربازان اسرائيل در مناطق اشغالي نيز خودداري ميكنند. واقعيت اين است كه امضاكنندگان اين نامه، پيشگامان يك عمل سياسي تحريككننده احساسات عموم مردم هستند. شهامت آنان براي اعتراض به دولت اسرائيل دقيقا در زماني صورت گرفت كه ارتش اسرائيل خود را آماده حمله به غزه و ترور فلسطينيهاي بيشتري در اين منطقه ميكرد كه احتمالا عرفات نيز جزو اين اهداف بود. به نوشته روزنامه «اورشليم پست»، يكي از امضاكنندگان اين نامه (اسپكتر) از ستارگان تاريخ نيروي هوايي اسرائيل با آمار 15 عمليات محسوب ميشود. «اسپكتر» همان كسي است كه در سال 1983 ميلادي با بمباران نيروگاه اتمي (Osiraq) در عراق، آن را از صفحه روزگار محو كرد. روزنامه اسرائيلي «يديعوت احرونوت» (Yediot Ahronot) نيز در صفحه اول خود با تيتر درشت نوشت: «شورش خلبانان». خلبانان اسرائيلي اين عمل را در حالي انجام دادند كه احتمال زنداني شدن و يا تعليق از خدمت را ميدادند و يقين داشتند كه به تمسخر گرفته ميشوند. ولي با اين حال در تصميم خويش، مصمم و با اراده عمل كردند. شجاعت آنان ميتواند سبب محبوبيت حركتهاي صلحطلبانه و انجام تظاهرات مشابهي شود كه به بيرون رانده شدن اسرائيل از جنوب لبنان بيانجامد. اين عمل همچنين ممكن است سبب اتحاد گروههاي صلحطلب اسرائيل شود و مردم اسرائيل را به تظاهرات بر ضد سياستهاي شارون و تلاش براي سرعت بخشيدن به پايان اشغالگري تشويق و تحريك كند. خلبانان اسرائيلي به صراحت در نامه خود نوشتهاند: «ما ديگر در حملات هوايي عليه غيرنظاميان بيگناه شركت نخواهيم كرد». شايد اعتراض اين خلبانان نتيجه اعتراض وسيعي بوده است كه در پي انداختن يك بمب يك تني در يكي از مناطق مسكوني غزه در تلاش براي ترور «صلاح شهاده» رهبر حماس انجام شده باشد. اين عمليات وحشتناك 15 كشته از جمله 11 كودك و نوزاد برجاي گذاشت. براساس گزارشات منتشره تاكنون (نوامبر 2003) 196 فلسطيني در حملات نيروي هوايي اسرائيل كشته شدهاند. در پي اين حملات، عملياتهاي ترور از ماه آگوست كه 23 اسرائيلي در پي يك عمليات انتحاري كشته شدند، به خصوص در نوار غزه، افزايش يافته است. در طول حمله به لبنان در سال 1982 ميلادي نيز گزارشات متعددي از تمرد خلبانان نيروي هوايي ارتش اسرائيل و بازگشت به فرودگاهها بدون پرتاب موشكها و بمبهاي هواپيماهاي خود موجود است. در ژانويه سال 2002 ميلادي نيز يك گروه 50 نفري از نيروهاي ذخيره اسرائيل با امضاي نامهاي اعلام كردند كه ديگر حاضر به عمليات در مناطق اشغالي نيستند. اعضاي آن گروه شجاع 50 نفره امروز بيش از 500 نفر ميباشند. در ماههاي آوريل و مي سال 2002 دولت اسرائيل كوشيد با اجراي طرح سپر دفاعي كه منجر به اشغال مجدد نوار غزه گرديد، از شدت اعتراضات نيروهاي نظامي بكاهد. امروز خطر اجراي اعمال خشونتآميز و به حاشيه راندن خلبانان پيشگام در اين موضوع از سوي اسرائيل وجود دارد. با تمام اين احوال، نامه خلبانان بارقهاي از اميد را در دل فلسطينيان زنده كرد. در شرايطي كه اسرائيل ناتوان مينمود، استدلال اين نظاميان - كه بسياري از آنان در گذشتهاي نه چندان دور اقدام به عملياتهاي خشونتآميز كرده بودند- را ميتوان بدينگونه خلاصه كرد: «اين عملياتها غيرقانوني و غيراخلاقي است... ادامه اشغال شديدا امنيت اسرائيل را به خطر خواهد انداخت». *** در حالي كه اعتراض نظاميان را نميتوان زمينهاي براي ايجاد صلح دانست اما با اين حال براي آنها به خاطر شجاعت و صداقتشان ارزش قائلم. هيچ زماني براي تغيير دير نيست. وضعيت خلبانان مرا به ياد داستان آلفرد وبل اداخت كه نامش به عنوان مخترع ديناميت ثبت شد. اما پس از آن مبتكر جايزه صلح نوبل گرديد. نقطه عطف زندگي وي زماني بود كه «لودويگ» برادر بزرگتر وي از دنيا رفت و يك روزنامه به اشتباه آگهي درگذشت «آلفرد» را چاپ كرد. در اين آگهي از وي به عنوان مردي كه با قادر ساختن مردم به قتل يكديگر به طور نامحدود توانسته بود ثروتي برهم بزند، ياد شده بود. از آن به بعد آلفرد نوبل تصميم گرفت كاري كند كه كشف بزرگ وي در خدمت اهداف انساني قرار گيرد. با ميليونها دلاري كه وي از راه اين كشفش به دست آورده بود، پايهگذار اعطاي 5 جايزه در هر سال به برگزيدگان رشتههاي فيزيك، شيمي، پزشكي، ادبيات و صلح گرديد. جايزه صلح نوبل هر ساله به «كسي كه بهترين خدمات را براي اشاعه برادري در بين ملل و تلاش براي استقرار صلح انجام دهد» اعطا ميشود. همانطوري كه عمل خلبانان اسرائيلي از سوي رهبران اين رژيم تقبيح ميشود، آلفرد نوبل نيز توسط پادشاه سوئد تقبيح ميشد. اما خلبانان متمرد اسرائيلي نيز همانند نوبل، قهرماناني از نوع ديگر ميباشند. قهرماني لغتي است كه معمولا براي شجاعتهاي استثنايي و يا افسانهاي به كار ميرود و طرفداري از اينان عملي است كه هر ملتي در دفاع از قهرمانان خود انجام ميدهد. به هر حال دنياي امروز ما به قهرماناني از نوع ديگر نيازمند است. نيازمند قهرمانان استثنايي از جنس نوبل، قهرماناني خلاق، واقعگرا و كساني كه با پايداري و استقامت خويش بر موانع بزرگ غلبه ميكنند و به اين ترتيب زندگي را براي ما امكانپذير ميسازند و ما را به سوي جهاني موافق و آزاد سوق ميدهند. اسرائيل نيازمند قهرمانان بيشتري نظير اين 27 خلبان براي استقرار صلح است. قهرماناني كه طرفدار صلح و مخالف اشغال وحشيانه سرزمين فلسطين توسط آريل شارون نخستوزير اسرائيل هستند. سماج جابر ترجمه : احسان تقدسي ياسنو 16/10/82
|
|
|
