انجمن کلیمیان تهران
   

تاریخچه‌ی عکاسی در سقز

   

 

آزاد کریمی
تابستان
1388

در سال 1844 میلادی کسی فکر نمی‌کرد که این جعبه (دوربین عکاسی) بیرون از دربار قجری تا اقصی نقاط کشور با نگاه جادویی و گزارشگرش تصاویر مستندی از اوضاع واحوال زمانه‌ی خود باشند و در دو قرن بعد، در عصر تکنولوژی هسته‌ای و اکتشافات فضایی به مثابه‌ی اسناد غیرقابل انکار و قابل اعتمادی برای اثبات هویت گروه‌های مردمی در این کشور پهناور به کار آیند.
دوربین عکاسی در پایان قرن نوزدهم میلادی به میان قبایل و عشایر ساکن کوهستان‌های صعب‌العبور و پربرف و اجتماعات پراکنده و کویر تب‌دار و ترک‌خورده‌ی مرکز و سواحل دریای شمال و جنوب ایران راه یافت. خارجی‌ها آورنده‌ی این پدیده‌ی مدرن بودند. آن‌ها دوربین به دست از شاه و گدا، ارباب و رعیت، سران عشایر، محکومین و .... عکس می‌گرفتند. با این حال در ایران مردان هرگز راضی به این امر نبودند که زنان، مادران، خواهران و متعلقات‌شان جلو دوربین‌های اجنبی بروند و عکس بگیرند. دربار سلطنتی دارای دوربین عکاسی و عکاس‌باشی مخصوص بود، همان‌طور که گفته شد اتباع خارجی مقیم ایران و مسیونرهای مسیحی آمریکایی، آلمانی، فرانسوی و غیره نیز این امکان را داشتند که از اماکن و ابنیه و مناظر طبیعی و جغرافیایی و همچنین مردان و بعداً زنان تصاویری را ثبت کنند و اولین عکس‌های تاریخ عکاسی ایران را پدید آورند که عکاس مشهور روس آنتوان سریوگین(1880-1900)از آن جمله است.
لازم به ذکر است که عکاسی در مناطق غربی و شمال غرب به علت تمرکز اجتماع اقلیت‌های دینی مانند کلیمی‌ها، ارامنه و آشوری‌های ارومیه، سنندج، کرمانشاه و تبریز و حضور دفاتر نمایندگی‌های مذهبی مسیحی در این شهرها کمابیش هم‌زمان با پایتخت (تهران) آغاز شده است. گر چه خارجیان هنر عکاسی را به کردها نیاموختند اما هر چه باشد این پدیده‌ی جالب و مدرن را به مناطق سردسیر و کوهستانی کردستان آوردند و توانستند سران عشایر کُرد را که در دوسوی خطوط مرزی ایران – عثمانی برای ادامه‌ی حیات خانواده‌ی چند همسری و کثیرالاولاد خود و امرار معاش سایر افراد عشیره به پرورش دام و کشاورزی اشتغال داشتند جلو دوربین عکاسی بیاورند و از آن‌ها تصاویری ماندگار ثبت کنند. به یمن وجود همین عکاسان خارجی ما می‌توانیم تصاویری از افراد مشهور قرن گذشته را روی میز کار، آلبوم و کتاب‌های تاریخی، و یا مجلات ایرانی و حتی خارجی داشته باشیم.
مثلاً «واسیلی نیکیتین» محقق شهیر و کردشناس روس که در سال‌های جنگ جهانی اول در کردستان اقامت داشته عکس‌های منحصر به فردی از کردهای ایران را در کتاب خود آورده است که سوژه‌های متعدد و قابل توجهی دارند، مثل کردهای مسیحی، «سلیمان خان زرزا»، «کریم خان هرکی»، «اسماعیل آغای شکاک» (سمکو)، «جزنی» شاعر معروف، کردهای یهودی مثل خانواده‌ی مصری‌ها و ... این عکس‌های زیبا و تاریخی علاوه بر قدمت، فرصتی فراهم می‌آورد تا در زمینه‌ی مردم‌شناسی تحقیقات دقیق‌تر و قضاوت صحیح‌تری صورت پذیرد.
پس از پایان جنگ جهانی اول (1919 م- 1298 ش) و پایان سلطه‌ی قجری و روی کارآمدن سلسله‌ی پهلوی (1925 م – 1304 ش) و هم‌زمان در این دوره فرمان کشف حجاب و پوشش یک‌دست برای تمام آحاد مردم صادر شد. عکاسان در این دوره با فراغ بال تصاویر متعددی را با مضامینی مختلف عکاسی کردند. در این زمان «پرویز خان ارمنی» که از مسیحیان آذربایجان و ساکن شهر سقز بود عکس‌های متعددی را با سوژه‌های مختلف ثبت نمود، در این عکس‌ها زنان حضور زیادی دارند، زنانی که بی‌حجاب هستند و همراه همسران خود جلو دوربین ظاهرشده‌اند. البته زنان بومی بسیار دیرتر از این دوره در عکس‌ها دیده می‌شوند، عرف اجتماعی، زنان را از حضور بی‌پروا و آزاد در مقابل دوربین عکاسی بازمی‌داشت، زنانی که با سر و روی باز جلو دوربین پرویزخان نشستند و عکس گرفتند، کارمندان دولتی غیربومی بودند و به ندرت بانویی سقزی را در میان آنان می‌بینیم. حتی در زمان کشف حجاب، عکس گرفته شده در سقز چند زن کرد را نشان می‌دهد که محجبه هستند و از روی پوشش ظاهری آن‌ها می‌توانیم قضاوت کنیم که از یهودیان هستند. «پرویز خان» از رجال مذهبی، صنفی و حکومتی سقز تصاویر زیادی را برای ما برجای گذاشته است. عکس منحصر به فرد از «شیخ رئوف ضیائی» (خزانه‌دار کل ایران در دهه‌ی سی شمسی) و مجموعه‌ی دیگری از عکس‌های قدیمی سقز با دوربین او برداشته شده‌اند، لازم به ذکر است که مسیحیان (ارمنی و آشوری) در کردستان جزو اولین ایرانی‌ها بودند که از اتباع خارجی ساکن در کشور هنر عکاسی را آموختند و «پرویز خان» یکی از این افراد بود.
نامبرده که در محل کنونی عکاسی مهتاب، عکاس‌خانه‌ای دایر نموده بود. در همان سال‌ها سقز را ترک کرد اما در همان دوره «داوود عکاس» که از کلیمیان سقز بود در طبقه‌ی دوم کاروانسرای «تاژه‌وانچی» (سرای اتحاد) عکاس‌خانه داشت. «داوود» از جوانان سقزی علاقمند به این هنر بود او در سال‌های (1320- 1330) توانست عکس‌های منحصر به فردی از عشایر سقز، مراسم و مناسبت‌های دولتی مانند رژه‌ی پیش‌آهنگی و مضامین دیگر را تهیه کند. سال 1330 شمسی، داوود عکاس از سقز مهاجرت کرد. اما دوربین و دیگر وسایل مورد نیاز عکاسی را به آقای «حسین عطایی» فروخت. آقای عطایی تا سال 1340 در همان جا (طبقه‌ی دوم سرای اتحاد) مغازه‌ی عکاسی داشت. در این زمان آقای «اسماعیل خان فرخی» که از بوکان آمده بود در مکان کنونی داروخانه‌ی اعتمادپور (میدان انقلاب- هه‌لو) عکاس‌خانه‌اش را افتتاح نمود اما زیاد دوام نیاورد و کارش به تعطیلی کشید (1343 شمسی). بعدها آقای «عباس خان فرخی» که فرزند ایشان بود به مدت محدودی مغازه‌ی عکاسی‌اش را دایر نمود اما او هم دوام نیاورد و عکاسی‌اش را تعطیل کرد. از سال 1342 شمسی دوران طلائی عکاسی سقز آغاز می‌شود، «سید امیر تهامی» آغازگر این دوره‌‌ی شکوفا است. او که در نوجوانی به عکاسی علاقمند می‌شود با یک دوربین ابتدایی و ساده با مارک (BOX) که در سنندج به قیمت 15 تومان خریداری شده بود به صورت آماتور شروع به تصویربرداری از مناظر طبیعی نمود او به توصیه‌ی یکی از دوستان تبریزی‌اش که از خانواده‌یی هنرمند بود اقدام به تأسیس عکاس‌خانه نمود و نام آن را عکاسی «پریسا» گذاشت. عکس‌های «تهامی» از مضامین متنوع و ناتورالیستی برخوردار است. علاوه بر این‌ها عکس‌های او رنگ و بوی ژورنالیستی هم داشت. ثبت لحظات، فصول، باغ‌ها و بستان‌هایی که اکنون اثری از آن‌ها باقی مانده، افرادی بسیار عادی از اقشار مختلف مردم و حتی فرودستان (گداها) بدون دریافت کم‌ترین مزدی از یادگارهای این دروه از عکاسی سقز است. در سال 1354 عکاسی توسط مرحوم «مظفر ضمیران» خریداری شد و از آن زمان تا سال 1384 که قریب به 10 سال از مرگ ایشان می‌گذرد «پریسا» هم‌چنان پابرجا است و اداره آن را به صورت نیمه‌وقت آقای «خالد رحیم‌پور» انجام می‌دهد. آقای «تهامی» پس از واگذاری آن به مرحوم «ضمیران»، دوباره اقدام به برپایی عکاس‌خانه‌ی دیگری به نام «تهامی» که بعداً به «آروین» تبدیل شد، در مجاورت حسینیه‌ی سقز نمود. از دیگر اقدامات نام‌برده تلاش برای ایجاد سندیکای عکاسان این شهر است، در سال (1360 شمسی) فرماندار وقت از این طرح پشتیبانی نمود و در آن سال اتحادیه‌ی عکاسان در این شهر آغاز به کار کرد، از فعالیت‌های دیگر عکاسی می‌توان به حضور عکاسان سیار در پارک‌ها، باغ‌ها و تفریح‌گاه‌های سقز از قدیم تا به حال نام برد، آن‌ها ابتدا با همان دوربین‌هایی که عکس‌های سیاه و سفید می‌گرفتند در «سه برگاه» (محل کنونی اداره‌ی راهنمایی و رانندگی) پل سقز (پل قدیمی بر روی رودخانه‌ی سقز که در سال 1318 توسط چک‌واسلواکی ساخته شد) پارک کودک (1345) و پارک شهر (1351) و مخصوصاً روزهای تعطیل حضور داشتند و عکاسی می‌کردند، با آمدن دوربین‌های «پلاروید» که عکس‌های رنگی فوری می‌گرفتند طرفداران این نوع عکس‌ها بیشتر شد اگر چه در عکاس‌خانه‌ها تصاویر روتوش شده‌ی سیاه و سفید همچنان بازار گرمی داشتند و اصولاً نوع پرسنلی آن که برای امور اداری و تحصیلی کاربرد فراوانی داشتند.
در سال 1347 ه.ش دو برادر ارمنی که اهل میاندوآب بودند در محل کنونی عکاسی «برادران» مغازه‌‌ی خود را با نام «برادران آلنیان» افتتاح کردند. «رازمیک» و «خاچیک» پس از دو سال مغازه‌ی خود را با دوربین و تجهیزات به آقای «سید محمود وفاییان» واگذار نمودند، ایشان هم در اوایل دهه‌ی پنجاه شمسی مغازه‌اش را فروخت، البته عکاسی برادران هم‌اکنون نیز دایر است که مدیریت آن را آقای «احمد مرادخانی» به عهده دارد. از اواسط دهه‌ی پنجاه عکاسی‌های دیگری آغاز به کار کردند، پس از انقلاب فیلم‌های رنگی معمولی به بازار آمدند، بازار این عکس‌ها هم با توجه به کیفیت عالی و رنگ که عامل اصلی جذابیت این نوع عکس بود، در ایران گرم شد. در این دوره فیلم‌ها و تلویزیون‌ها هم رنگی شده بودند و به اصطلاح دیدن تصاویر رنگی از هر نوعی که باشد مرسوم شده بود. در سقز هم مردم تصاویر رنگی را کمابیش می‌دیدند اما برای دیدن عکس رنگی خود باید مدت دو هفته صبر می‌کردند تا عکسی را که در عکاسی «مهتاب» گرفته شده بود پس بگیرند. ماجرا از این قرار بود که لابراتوارهای چاپ عکس رنگی تنها در شهرهای بزرگی مانند تهران و تبریز وجود داشتند و می‌بایست نگاتیوها را به تبریز می‌فرستادند تا عملیات ظهور و چاپ روی آن‌ها انجام شود. با آمدن این سبک عکاسی، کم‌کم بازار عکس‌های سیاه و سفید روتوش خورده و یا عکس‌های رنگی فوری از رونق افتادند. لزوم ایجاد یک لابراتوار چاپ عکس رنگی احساس می‌شد تا این که آقای «هیوا زمانه‌سازی»، این اقدام را به عمل آورد و در سال 1367 لابراتوار چاپ عکس رنگی فوجی (Fuji) را در همان مغازه‌ای که سال‌ها قبل از آقای «اسماعیل فرخی» داشت، دایر نمود.
البته در سال‌های اخیر بر تعداد این لابراتوارها افزوده شده است.

منابع :
1- عمرفاروقی – نگاهی به تاریخ سقز، جلد اول.
2- واسیلی نیکیتین، کردها، ترجمه‌ی محمد قاضی 1366 چاپ اول.
3- تاریخ مکریان، جلد اول، مرحوم افخم.

 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید