انجمن کلیمیان تهران
   

از قافله عقب نمانیم

   

 

مرجان یشایایی
آذر 1393

شاید کمتر جامعه یهودی در جهان را بتوان یافت که مانند جامعه یهودی ایران از نظر سنت ها و نقش های اجتماعی اینچنین بکر و دست نخورده باقی مانده باشد. دلیل هر چه بوده، خواه دیرپایی 2700ساله این جامعه در ایران که بی تردید پیوندی با جامعه سنتی ایران و نیز در درون خود ایجاد کرده یا مدیریت و دیدگاه های مذهبی مدیران و روحانیون جامعه که کمتر پذیرای تحولات دنیای بیرون
شده اند، هر چه بوده اکنون جامعه یهودی ایران حامل سنت هایی است که در کمتر جامعه منسجم یهودی اینچنین یکدست و هــمگون باقی مانــده و
حتی در مواردی عمیق تر و شدیدتر هم شده است. توصیفی که از جامعه یهودی ارائه دادم، جامعه ای که در آن زاده شده ام و رشد کرده ام و خوب و بد روزگار را چشیده ام و از همه مهم‌تر سخت به آن عشق می‌ورزم، نه تمجید است و نه تخطئه. درست است که در جامعه ای با سنت های دیرپا تکلیف افراد روشن است و نقش ها از خیلی وقت پیش تعریف شده و هر چیز و هر کس جای خود را دارد اما همین سکون و ماندگی که متاسفانه در سال های گذشته شاهد آن بودیم و همان سنت هایی که گاه باعث می‌شود افراد جامعه ما خصوصا جوانان ما در ابراز عقاید و خواست های خود تردید کنند دیر یا زود اثر خود را بر جا خواهد گذاشت. بدترین جنبه ماجرا آن است که مردم ما ممکن است با جامعه‌شان غریبه شوند و فکر کنند بهتر است درد خود و یا خواسته خود را جای دیگری بگویند. حکایت عده‌ای دیگر اما تلخ تر است، به مصلحت خاموش می مانند تا کارشان بگذرد، بتوانند ازدواج کنند و جایی در جامعه برای خود داشته باشند.
بی صــدا می گذرند، با قیافه ای که انگار آدم-هــــای
همیشه موافقی هستند تا انگشت نشان نشوند.
البته این امر در اکثر جوامع اقلیت مسئله ای کم و بیش شایع است و بیش از هر چیز ریشه در ویژگی های اجتماعات کوچک دارد. هر جامعه کوچکی از بسته بودن و بسته ماندن آسیب می بیند. طنین صداهای مختلف را که خاموش کنیم اولین آفت آن ریا است و دروغ. پدرها و مادرها وانمود به انجام کارهایی می کنند که ریشه ای در درون آنها ندارد، روابط دوستانه سرراست و واقعی نیست و جوانان موقع ازدواج برای جلب نظر طرف مقابل یا حتی به سیاق عادتی که نمی دانند از کجا آمده دروغ هایی به هم می بافند که وقتی با خود تنها
می شوند از تکرار آنها خنده شان می گیرد. به این ترتیب بنای ازدواجی که باید اول از همه با هدف خوشحال کردن زن و مرد باشد آنچنان کج ریخته می شود که در بسیاری از موارد راست کردنش ممکن نیست.

جوامع یهودی در کشورهای دیگر چندین دهه است که با علم با این نقاط ضعف در پی بهبود وضعیت خود بر آمده اند و نیازی به گفتن نیست که ما از این قافله جهانی بسیار عقب مانده ایم. به جرأت می توان گفت که بیان دیدگاه های گوناگون مذهبی در جامعه ما جایی ندارد. احکام مذهبی ما غالبا یکدست و به عنوان مثال اداره همه کنیساها الگویی کم و بیش یکسان دارد. در این میان، زنان یهودی قرن هاست نقش درجه دوم و دنباله رو بی دست و پا را پذیرفته اند و برای همین رفتار بی ادعا و صبورانه از احترام شایسته برخوردار نشده‌اند. اعتراض زنان ما نسبت به کنار گذاشته شدن در بیشتر موارد به صورت انفجار غیرمنطقی خشمی ظاهر می شود که به جای آنکه نظر دیگران به خصوص شریک زندگیشان را به عمق نارضایتی درون آنها متوجه سازد، اتفاقا غالبا زمینه ای می شود برای زهرخندهای تلخ تر و تمسخرهای بی رحمانه-تر و آخر امر هم معمولا انگی بر زن زده می شود که یا دیوانه شده یا بدتر از آن هوایی و سر به هوا. به عنوان اولین قدم باید ثابت کرد که زنان هم مانند شریکان زندگی خود می توانند تصمیمات عاقلانه بگیرند و باید در سرنوشت خانواده شریک باشند. زن خانواده باید اولین فردی باشد که در جریان قرار می گیرد نه آخرین، باید حریم و حقوقی برای خود تعریف کند که امکان نقض آن به سادگی وجود نداشته باشد و این مهم اول باید از مدیران جامعه شروع شود، آنان باید قبل از بقیه افراد پیرایه های نخ نمایی را که سد راه شادابی جامعه می شود از خود دور کنند و به دیگران هم امکان ارائه نظرات خود را بدهند
 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید