انجمن کلیمیان تهران
   

نظام اخلاق دینی یهودیت تلمودی

   

 

مهندس مردخای امین شموئلیان
مدرس کامپیوتر

بهار 97

 

محبت به همنوع
خداوند این مطلب را به جهانیان اعلام کرد و فرمود: «همنوعت را مانند خودت دوست بدار». من که خدا هستم همنوع تو را آفریده ام. اگر تو او را دوست بداری، من امین هستم و به تو پاداش نیک خواهم داد. ولی اگر او را دوست نداری، من داور هستم و تو را مجازات خواهم کرد» (آووت ربی ناتان، 16). فرد بت پرستی نزد یکی از دانشمندان یهودی به نام هیلل می آید و یک پای خود را از زمین بلند می کند و به او می گوید تا وقتی روی یک پا ایستاده ام، تمامی تورات را به من بیاموز! هیلل پاسخ می دهد: «آنچه خودت از آن نفرت داری درباره همنوعت روا مدار» (تلمود رسالۀ شبات، 31 الف). اما سوال این است که آیا این کلمه همنوع شامل غیر یهودیان نیز می شود؟
از مطالعه و بررسی بی طرفانه ادبیات تلمود این نتیجه به دست می آید که به طور کلی نظریه دانشمندان یهود درباره اخلاقیات، جنبه همگانی و جهانی دارد، و تنها معطوف به افراد ملت آنها نیست. در بسیاری از اندرزهای اخلاقی این دانشمندان کلمه «بِریوُت»، Beriyoth به کار رفته است که ترجمه آن «مخلوقات خدا یا مردم و یا انسان ها» است، و به هیچ وجه نمی توان معنی محدودی را برای آن قائل شد. جملۀ «مخلوقات (مردم) را دوست بدار» (میشنا آووت، 1: 12) اندرز محبوب هیلل بود. البته بعضی از این اندرزها به غیر یهودیان نیز صریحا اشاره می کند، فی المثل: «انسان نباید ذهن مردم را بدزدد و آنها را فریب دهد، حتی ذهن یک غیریهودی را» (تلمود رساله ی حولین، 94 الف). «دزدیدن مال یک غیر یهودی عملی شنیع تر است تا دزدی از یک یهودی، زیرا سرقت مال یک غیر یهودی شامل گناه عظیم بی حرمتی به نام خدا نیز می شود» (توسیفتا باوا قما، 10: 15).
همین اصل جامع را در تفسیر قانون زیر نیز می یابیم: «اگر گاو یا الاغ دشمنت را یافتی که گم شده و سرگردان است، البته آن را به او باز گردان» (سفر خروج، 23: 4).
در بسیاری از موارد، تلمود به یهودیان اجازه می دهد که «به خاطر صلح دوستی و صلح جویی» از حدود مشـــخص قانون پا را فراتر گذارند، تا آن که روابط حسنه بین افراد بر هم زده نشود. یک مثال، موضوع طرز رفتار با فقرا است: «ما نباید فقیران یهودی را از برخورداری از خورده ریز محصول، بافه های فراموش شده و محصول گوشه های کشتزارها مانع شویم.» (سفر لاویان، 19: 9، 10، میشنا گیطین، 5: 8) و این قانون را بدین گونه گسترش داده اند: «دانشمندان ما چنین گفته اند که ما باید به خاطر صلح و دوستی و صلح جویی معاش مسکینان غیریهودی را نیز مانند معاش مستمندان یهودی تأمین کنیم. همان طور که به عیادت بیماران یهودی می رویم، از بیماران غیریهودی نیز عیادت کنیم و همان گونه که مردگان یهودیان را تشییع می کنیم، مردگان غیریهودی را نیز با عزت و احترام به خاک بسپاریم.» (تلمود رساله ی گیطین، 61 الف)
تواضع و فروتنی
انسان مغرور و متکبر را شدیدترین مذمت ها و سرزنش ها کرده اند: «هر کس که مغرور و متفرعن است، چنان است که گویی بت پرستی می کند، منکر اصول دین است، هر گونه عمل زشت و فسق و فجوری را مرتکب می شود. او از خاک بیدار نخواهد شد، و شخینا (تجلی الهی) به خاطر او زاری می کند. ذات قدوس متبارک هم چون انسان ها نیست. بشر چنین است که بلند مرتبه به بلند مرتبه توجه می کند، و شخص عالی مقام به حقیران و متواضعان اهمیتی نمی دهد. لکن ذات قدوس متبارک این چنین نیست. او خود بلند مرتبه است و با وجود این نسبت به حقیران و افتادگان لطف و عنایت دارد و هر کس که مغرور و متفرعن است، ذات قدوس متبارک درباره او می فرماید: من و او نمی توانیم با یکدیگر در جهان به سر بریم.» (تلمود رساله ی سوُطا، 4 ب و 5 الف)
دستگیری از مستمندان
احسان کردن به فقرا تنها عملی ناشی از لطف و شفقت احسان کننده نیست، بلکه وظیفه ای است که هر فرد باید آن را انجام دهد. با صدقه دادن، او نه تنها نیکوکاری
می کند، بلکه عملی عادلانه نیز انجام می دهد، همه مایملک انسان وامی است از طرف آفریدگار عالم هستی، که جهان و هر چه در آن است به او تعلق دارد، به وی داده شده، و شخص به وسیله خیرات و احسان، عطایای خداوند را به نحو منصفانه ای بین ابنای بشر تقسیم می کند. تعریفی بهتر از آنچه در گفتار زیر آمده است نمی توان درباره اعتقاد دانشمندان یهود راجع به صدقات یافت: «از آنچه مال خداوند است در راه او بده، زیرا تو، خود با آنچه که داری از آن او هستی.» و همین طور حضرت داود گفته است: «زیرا (خدایا) همه چیز از جانب تو می آید، و از آنچه که از دست تو به ما رسیده است در راه تو داده ایم» (کتاب اول تواریخ ایام، 29: 14)، ( میشنا آووت، 3: 7 یا 8). و این آیه، این قانون تلمود را نیز توجیه می کند: «حتی فقیری که از صدقه و اعانه ای که مردم بدو می دهند امرار معاش می کند، باید خود صدقه و اعانه بدهد» (تلمود رساله ی گیطین، 7 ب). بنابراین هیچ کس از انجام این وظیفه دینی معاف نیست.
درستکاری
فضیلت برجسته ای که بیش از فضایل دیگر سبب امتیاز زندگی اخلاقی می شود، صداقت و درستکاری در داد و ستد و معاملات بازرگانی است، و تلمود اهمیت بسیاری برای آن قائل شده است و در این باره چنین گفتاری هست: «وقتی که انسان را (پس از مرگ) به دادگاه عدل الهی می آورند، نخستین سوالی که از او می کنند چنین است: آیا در داد و ستد و معاملات خود درستکار بوده ای؟» (شبات، 31 الف). گفتار زیر نیز به همان اندازه موکد است: «و اگر آنچه را که در نظر او (خداوند) درست و شایسته است، انجام دهی» (سفر خروج، 15: 26 ). این آیه مربوط به معاملات بازرگانی است، و چنین تعلیم می دهد که هر کس که به درستی و امانت رفتار می کند، نزد همنوعان خود محبوب است، و آن چنان است که گویی همه فریضه های تورات را به جا آورده است» (مِخیلتا، مربوط به آیه فوق، صفحه 46 الف). نتیجه مصیبت بار نادرستی در زندگی اجتماعی، در این آیه نشان داده شده است: «اورشلیم بدین جهت ویران شد که افراد امین و درستکار از میان آن رخت بربستند» (تلمود رساله ی شبات، 119 ب).
عفو و گذشت
وظیفه شخصی که نسبت بدو خطایی شده آن است که وقتی از او عذرخواهی می شود، آن را بپذیرد، خطا کار را عفو کند، و کینه ای از او در دل نگاه ندارد. گفته اند: «انسان باید پیوسته مانند نی نرم و قابل انعطاف باشد، و هرگز چون درخت سرو آزاد، سخت و خشن نباشد» (تلمود، رسالۀ تعنیت، 20 ب). «اگر همنوعت به تو اهانتی کرد، او را عفو کن» (آووت ربی ناتان، 41). یکی از دانشمندان، هنگام رفتن به بستر، این دعا را می خواند: «هر کس که مرا رنجی داده و ناراحت کرده است، خداوند او را ببخشاید» (تلمود رساله ی مگیلا، 28 الف). یک توصیه عاقلانه که باعث کم شدن نزاع ها می شود، و چون نزاعی برپا شد به سرعت آن را فرو می نشاند، چنین است: «اگر نسبت به همنوع خود بدی کوچکی کردی، آن بدی در چشم تو بزرگ نماید و اگر به او نیکی فراوانی کردی، این نیکی در نظر تو اندک نماید و اگر او درباره تو نیکی کرده باشد، آن نیکی در چشم تو عظیم نماید و اگر وی به تو بدی کرده باشد آن بدی در نظر تو ناچیز جلوه کند» (آووت ربی ناتان، 41).
اعتدال و میانه روی
در سراسر تعلیمات دانشمندان یهود، درباره حفظ روش اعتدال بخردانه توصیه شده است، و افراط، چه در زهد و ریاضت کشی، و چه در خوش گذرانی و عیش و عشرت، به عنوان عملی زیان آور منع شده است. فقر و بی چیزی را یک فضیلت به شمار نمی آورند، بلکه بر عکس، آن را پر مضرت دانسته و گفته اند: «اگر خوراک و معاش نباشد، علم و دانش نیز یافت نمی شود» (میشنا آووت، 3: 17). غرض این است که فقدان معاش مناسب و کافی مانع از تحصیل دانشی می شود که برای به جا آوردن اراده و فرامین الهی، لازم و اساسی است. «فقر و بی چیزی در خوان انسان از پنجاه بلا بدتر است» (تلمود، رساله ی باوا بَترا، 116 الف)
دانشمندان یهود برای چنین وسایل و خوشی از قبیل «خانه ای قشنگ»، «همسری خوب روی» و «اثاث البیتی زیبا» به عنوان عواملی که باعث راحتی فکر و شادی خاطر انسان می شوند، ارزش بسیاری قایلند (تلمود، رساله ی براخوت، 57 ب). حتی چنین گفته اند: «در جهان آینده، انسان به خاطر تمام آن خوراکی‌های حلالی که چشمش دیده و دلش خواسته اما از آن تناول نکرده است، محاکمه می شود و حساب پس خواهد داد» (تلمود یروشلمی رساله-ی قیدوشین، 10 دال). و تعریف ایشان از یک فرد مستغنی چنین است: «آن کس که از ثروت خود تمتع می برد» (تلمود رساله ی شبات، 25 ب). 

منابع
1- آدین اشتاین سالتز- سیری در تلمود- مترجم باقر طالبی دارابی- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1383
2- راب ا. کهن- گنجینه  ای از تلمود- ترجمه امیر فریدون گرگانی- چاپ زیبا- 1350
3- عبدالرحیم سلیمانی اردستانی- یهودیت- انجمن معارف اسلامی ایران- انتشارات آیت عشق
 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید