انجمن کلیمیان تهران
   

فرهنگ یهودی های شیراز

   

 

رحمن دلرحیم
پژوهشگر و مدرس زبان و تعلیمات دین یهود

تابستان 97

 

استاد دلرحیم در سال‌های گذشته اقدام به جمع‌آوری 600 کلمه فولکلور یهودیان شیراز کرده است که متأسفانه امروزه کمتر استفاده می‌شود و جوانان شیراز با آن کلمات ناآشنا هستند. تعدادی از این کلمات با معانی آن برای مخاطبان عزیز آورده می‌شود :
 

نمونه ای از لغات روزمره

نمونه ای از زبان زرگری (نوعی محلی)

نمونه ای از افعال در زمان گذشته
 اول شخص منفرد

بوآ = پدر

بِجِد = ببین

اِشتِم = رفتم

مَوَع = مادر

بِگال = برو

مِسَع = گرفتم

دَدَع = خواهر

بِپِریس = بخور

اِمِکی = انجام دادم (کردم)

گِلِه کک = پسر کوچک

بِیته = خانه

اِم خع = خوردم

دُفته کک = دختر کوچک

لِه بِکلُوس = نخند

پُوِه دِم = بلند شدم

خَه زِنَه خواهر زن

عِم چِدست = فهمیدم

اِم بِس = انداختم

بِردشِی = برادر شوهر

او داقی مو = آنجا

دِکِدِم = لرزیدم

پُس = پسر

می دَعلِت = می ترسد

اِم گُو = گفتم

دُفت = دختر

نشاشامادار = پلیس

عَنِدم = آمدم

بُلُوَع = تار عنکبوت

می چدِت = می فهمد

اِم فهمی = فهمیدم

جُمخوُو = لحاف

چومو = پول

عَوَسِم = افتادم

نالی = تُشک

نِعَره بتن = نگاه کن

مِعرتِ = فلروختم

اووکَک = خمیازه

دی ویر لِه بِزوا = حرف نزن

اِمائو = آوردم

ناردِه پَلَع = آبکش

بی عَوو = بره

جِقِدِم = پریدم

شافوتک = سوت

آجِست = آمد

اِمناع = گذاشتم

شپلاقی = تو گوش زدن

وَرکام = بلند شو

اِم دیک = دیدم

جُلجا = رختخواب

لِه طِوِن = بد است

مِعرِسا = فرستادم

بُوروو = خانه تکانی

شِنِه ماقیم = تغییر مکان

اِم خنی = خندیدم

خودی کک = سوسک

 

 

بی جیشک = گنجشک

 

 

تِک تِپَک = موتور سیکلت

 

 

کِلِنج = انگشت

 

 

کَل پُک = مارمولک

 

 

تِش = شپش

 

 

کافِ خشتیا = کاف آخر

 

 

پ پَسوتا = پ آخر

 

 

نَه نَه شبیتا = نون آخر

 

 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید