رحمن دلرحیم
بهار 98
به تو
تبریک می‌گم هارون یشعیا
به تو ای بانی نشریه‌ی بینا
به پنجاه رسیده این شماره
خدا شکرت همیشه او بیداره
ره نشریه‌ات ره امید است
کسی از تو نوامیدی ندیده است
همه گویند تو هستی خوب خوبان
زآثارت شویم دلشاد و خندان
سعادتمند و دلسوز زمانی
فروزان شمع سوزان جهانی
تو ای پیشکسوت جامعه‌ی ما
نگهدارت باشد این خالق ما
***
سیامک جان وکیل ما تو هستی
خداترس و صدیق و فاضل هستی
اگر باشد کسی از جان خسته
اگر خواهد گشاید درب بسته
اگر در شب تار دنبال نوره
و چون گم گشته ای در راه دوره
اگر بیماره و خواهد طبابت
یا چون عارف به دنبال عبادت
می‌آید نزد تو ای دکتر ما
خدا حفظت کند ای سرور ما
***
تو که آقا همایون، مسئول هستی
به هر مشکل به تنها قادر هستی
کنی پنهان و پاک اشک یتیمان
دل محروم کنی تو شاد و خندان
دعا دارم برایت مرد فاضل
مراد تو به خوبی گردد حاصل
تو را از من، سلامی و سپاسی
به رسم احترام و حق‌شناسی
***
تو که دندان‌پزشکی ای کهن جان
همه دوستت داریم از دل و از جان
آفرین به تقویم بی‌نظیرت
دقیق و جامع و پر از بصیرت
تو هستی دکتری بس بی تکبر
خدا حفظت کند مرد گران دُر
***
تو ای دکتر منوچهر الیاسی
سلام و درودی و چند سپاسی
چه در جبهه چه در خانه پیران
چه بیمارستان دکتر سپیران
کنی خدمت به خلق با جان و با دل
خدا نگهدارت ، ای شخص فاضل
***
تو ای خانم عراقی، سردبیری
عزیز و پاک و خوش قلب و صبوری
میان جامعه دُرِّ گرانی
بسی سال‌ها کنی تو زندگانی
بُود نشریه‌ات پر از مطالب
چه از اخبار، چه از علومِ جالب
رسیده عمر بینایت به بیست سال
همه هستند زکار تو خوشحال
***
تشکر زمسئولین و سردبیرها
سیامک و همایون و رفیع‌ها
ز فرهاد و این مهندس آبایی
شوند خوشبخت‌تر از لطف الهی
مُحقق و مدرسی، آرش جان
ز آثارت شویم دلشاد و خندان
***
تو ای جاذب بسی تو محجوب هستی
چه خوب در تایپ بینا ماهر هستی
همه گوییم خانم جاذب «رحیمی»
عزیز و خوش‌قلب، بسی صمیمی
***
کلامی گویم از مهندس مردخای
الهی با تقویمش نیفتد زپای
***
به پایان من بگویم چند کلامی
به همکاران خوب بینا، سلامی
رفیق و همدم و همراه و پرکار
شفیق و یاور و آگاه و همیار
نه شاعر بودم و نه شاعر هستم
فقط خواستم که گویم چاکر هستم
