انجمن کلیمیان تهران
   

شش راه برای شادمانه زیستن

   

آندره میتوس – مترجم: وحید افضلی راد
تلخیص : آلبرت شادپور

مهر  1379

 

شادی زیستنزندگی کوتاه است و کوتاهتر از آن چیزی که فکر می کنید. گاهی اوقات فهمیدن این موضوع که روش های قدیمی برای حل مشکلات زندگی دیگر به کار نمی آیند بسیار مشکل است. در چنین مواقعی است که باید به دنبال راه های جدیدتری باشیم. از دیرباز انسان ها همواره دنبال شاد زیستن بوده اند. اما با این دنیای شلوغ و پر تلاطم، آیا دیگر جایی برای شاد بودن باقی مانده است؟
شاید بتوان مقاله را با این داستان کوتاه شروع کرد. دکتری در کالیفرنیا با 5 فرزند و همسرش زندگی می کرد و در مقایسه با بسیاری از معیارها، زندگی او نمونه موفقی بود. ولی احساس شادمانی نمی کرد. همواره به این صورت تربیت شده بود که از لحاظ عاطفی با بیمارانش فاصله داشته باشد. مردم را معالجه می کرد ولی نسبت به زندگی آنها سپری در دست داشت و در پشت آن خود را تیره بخت می پنداشت تا جایی که می خواست شغلش را ترک کند. آن دکتر راهی برای روابط بهتر خود با بیماران پی می گیرد. پیام او مسئله ای جدید نیست، بلکه رهنمودی است برای کنار آمدن ما انسان ها با مشکلاتی که شاید هر روز در زندگی همه اتفاق می افتد. بسیاری از افراد که مشقتی تحمل می کنند یا بیماری وخیمی را پشت سر می گذارند در می یابند که این تجربه تلخ، آنها را نسبت به زیبایی های زندگی هشیارتر کرده است. ولی همواره نباید منتظر ماند تا فاجعه ای مایه عبرت بشود. با رعایت برخی نکات، می توان به زندگی پرثمری دست یافت.
1- از اشتباهات خود بیاموزید. شاید اشتباهات ما، مواهب زندگی ما باشند. فرد با اشتباهات مداوم خود درس های جدیدتری در زندگی یاد می گیرد و به اعتماد به نفس می رسد. اگر ما انسان ها خطا نمی کردیم چه اتفاقی می افتاد؟ جز آنکه هنوز در همان گهواره دوره ی کودکی خود باقی می ماندیم. نگذارید اشتباهاتتان شما را ناامید کند.
2- محبت را در عمل نشان دهید. این رهنمود همیشه کارآمد است. همواره ابراز محبت کنید. نامه ای به یک دوست، یا دسته گلی به دوستی دیگر. همه و همه ما محتاج به محبت دیگران هستیم. محبت بهترین روش ارتباط اجتماعی است. هرگز آن را فراموش نکنید.
3- انتقاد پذیر باشید. آیا هرگز فکر کرده اید چه اشخاصی از شما انتقاد می کنند؟ بله افرادی که شما را دوست دارند و خواهان شما هستند، افرادی که برای شما ارزش قائلند و در یک کلمه خواستار پیشرفت شما هستند و می خواهند شما تغییر کنید. اگر بفهمید چه کسی هستید و به خودتان احترام بگذارید، انتقاد به جا برایتان مشکلی نخواهد بود. بلکه فرصتی خواهد بود برای پیشرفت. از نمره هایی که مردم به شما می دهند ناامید نشوید. ممکن است شما نیز کارها را از سطح متوسط شروع کنید ولی بعدها بیاموزید و پیشرفت کنید تا بالاخره قادر باشید در سطح بسیار بالاتر عمل کنید.
4- از اشتباهاتتان متشکر باشید. مشقت، منشا خوبی ها است. آیا هیچوقت فکر کرده اید یک بیماری هولناک چگونه بر شما اثر خواهد گذاشت؟ پزشکان، داروها و درمان های متفاوت همه و همه به شما کمک خواهند کرد، ولی راه بهتری نیز هست و آن، طرز تفکر و برداشت متفاوت شما است. سالانه میلیون ها دلار صرف امراض ذهنی و فکری افراد در جهان می گردد ولی هنوز خود بیماران اطلاع درستی از درمان ذهنی با نیروی ذهنی خود ندارند. با تغییر فکر و شکرگزاری از آنچه هستیم می توانیم به جنگ امراض برویم. به چه شکرگزاری کنیم؟ به زنده بودنمان، و ممنون باشیم که زندگی می کنیم! به همین سادگی! با تغییر نگرش در معیارها در می یابید که زندگی زیباست و فرصت های بیشتری برای عشق ورزیدن می یابید و پس از آن وقتی عشق دیگران را نسبت به خود دیدید تعجب خواهید کرد.
5- دشمنانتان را دوست داشته باشید. آیا هرگز فکر کرده اید که چرا عیسی مسیح همواره می گوید دشمنانتان را دوست بدارید؟ چون دلیل بسیار محکمی برای آرامش فکری خود شما می باشد. عشق حتی بر سخت ترین دل ها اثرات گرما بخش دارد. شاید دوست داشتن اعضای خانواده از دوست داشتن دشمنانتان دشوارتر باشد. بر جنبه های مثبت تاکید کنید و جنبه های منفی را نادیده بگیرید. بله این چنین باید با افراد خانواده خود رفتار کنید. آخرین باری که از یکی از افراد خانواده انتقاد کردید را به یاد آورید. همچنین آخرین دفعه ای که به همان فرد با جمله ای به عملی ابراز محبت کردید فکر کنید. کدامیک از این کارها را بیشتر انجام می دهید؟ حالا به این فکر کنید که چگونه می توانستید آن انتقاد را تبدیل به خواهشی پر از محبت کنید و به این ترتیب بر نکات مثبت وی تاکید و نکات منفی رفتارش را نادیده بگیرید.
6- از لحظه لحظه زندگی خود بهره ببرید. مثل قدیمی است که می گوید: "یک دم را غنیمت شمرید". هزاران نکته در این مثل نهفته است. اگر به شما می گفتند فقط 15 دقیقه از عمر شما باقی ماده چکار می کردید؟ بله جواب ها متفاوت است ولی باید گفت بهترین جواب کار همین الان شما می باشد.
همواره همیشه از خود سوال کنید برای چه اینجا هستم؟ با زمان باقی مانده از عمرم به چه می خواهم دست یابم؟ و این را نیز همواره به خاطر داشته باشید که برای تصمیم گیری تمام زمان را در دست ندارید مگر فقط عمر خودتان را. پس از همین حالا شروع کنید.
منبع: کتاب راز شاد زیستن



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید