امیر فراز نعیموت
آذر 93

الهی کار به تو می‌سپارم، به آهنگ تو می‌رقصم، دل به تو می‌بندم و به الطاف تو دارم چشم، چون تنها تو هستی‌ که اگهی، من چگونه در دل شب چنگ بر بالین می‌کشم و در سیل اشکانم غوطه‌ور می‌شوم و به نیاز، نماز می‌گذارم تا تو مرا اجابت فرمایی و با نیم نگاهی‌ شب تار و کار قمر را به مهر خود سحر کنی‌...!

الهی...
همانگونه که آگاهی، ما گدایانیم و تو بر مسند دل، شاهی...ما به کلاف ریا گناه می‌بافیم و تو با حوصله و رحمت همه را ز هم می‌شکافی....! ما همه بیماریم و تو درمان..... هوالشافی...!


تشنه منم رود تویی،
نیست منم هست و بود تویی،
مفلس و مطرود منم خد.ای پر جود تویی،
ناچیز و گمراه منم صالح و مسعود تویی،
زاده و مولود منم والد و معبود تویی،
نشئه و هوشیار منم ، عطر گل و عود تویی ...!

الهی....    دست به دامان تو می‌شوم تا تو دستانم را بگیری و پای به دنیای عشق تو بگذارم، چون تا وقتی با منی نه غم دارم نه هراس بیش و کم دارم.....!
بار دیگر مدد از تو می‌جویم و راه تو می‌پویم و ثنای تو می‌گویم ، تا تو گره از کار بگشایی و لطفی بنمایی و چشم از ما بر نداری که دروازه دل را تنها تو کلیدی و راه بسته را تنها تو امید.....!
 





	استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است. .Using the materials of this site with mentioning the reference is free این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید