انجمن کلیمیان تهران
   

فوت سارا همسر ابراهیم

   

 

شاعر :هادی نامدار
بهار 
1306

در آن جا به سارا اجل در رسید

 

بمرد و شد از این جهان ناپدید

چو سارا از این دار فانی برفت

 

بدی سال وعمرش صدوبیست وهفت

ابراهیم از بهر سارا گریست

 

به غربت مأوا بود معوی و زیست

از آن پس بنزد بزرگان شتافت

 

پسرهای حِت اندر آنجا بیافت

بگفتا ب من قبر جایی دهید

 

که خواهم به پول از شما آن خرید

به عِفرون بگوئید از من سخن

 

مغاره مخفیلا فروشد به من

بد عفران هم آنجا میان سران

 

نیامدش آن حرف بر دل گران

خرید آن زمین را ابراهیم از او

 

بپرداخت پول و بشد ملک او

زنش را در آن جای مدفون نمود

 

چو مردن بود حق گریستن چه سود

هر آن کس که آید ب گیتی فراز

 

به برگشتنش باشد آخر نیاز

بدنیا نمانده است جاوید، کس

 

مگر ذات باری تعالی و بس

ابراهیم بسپرد سارا به خاک

 

از آن پس به تن پیرهن کرد چاک

     



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید