انجمن کلیمیان تهران
   

بررسی مقابر منسوب به پیامبران بنی اسرائیل در ایران

   

 

یاسمن غنی
کارشناس ارشد ایران شناسی

زمستان 99

 

 

*- گزارشی از پایان‌نامه¬ی کارشناسی‌ارشد ایران‌شناسی با عنوان «بررسی تاریخی– توصیفی مقابر پیامبران در ایران»، نگارنده: یاسمن غنی؛
 استاد راهنما: دکتر محمدحسین رجبی‌دوانی؛ بنیاد ایران‌شناسی، دانشگاه شهید بهشتی، شهریور 1399



مقدمه: نظر به تعدد قبور منسوب به انبیاء بنی‌اسرائیل در ایران، اهمیّت وجودی این مقابر و مقبولیتی که نزد پیروان دارند و نیز با توجه به عدم صورت گرفتن پژوهشی علمی پیرامون صحت و سقم انتساب این آرامگاه‌ها به اشخاص مدفون در آن، تصمیم برآن شد تا درستی یا نادرستی این انتسابات بررسی شود و زندگی و تاریخچه ی رسالت این انبیاء یا بزرگانی که نامشان در کتاب مقدس ذکر شده است، با بررسی امکان یا علت مهاجرت ایشان به ایران (با توجه به اینکه بر اساس منابع تاریخی و دینی عموماً در میان‌رودان، فلسطین و اردن می‌زیسته‌اند) مورد تحقیق و مطالعه قرار گیرد که در نهایت، جز در چند مورد خاص، انتساب بقیۀ مقابر قابل پذیرش نبود.
1. بقعۀ ارم‌بن سام، شهر خورموج، شهرستان دشتی، استان بوشهر
ارم یا آرام، پسر سام بن نوح است. با توجه به اطلاعات اندک از او و نبود هیچ سند و مدرک تاریخی دالِّ بر ورود و زندگی وی در ایران، ضعیف به‌نظر می رسد که این محل، بقعۀ ارم ‌بن سام نوه ی حضرت نوح باشد.
2. مقبره ی ارمیای نبی، روستای جیغه، شهرستان هریس، آذربایجان شرقی؛ و بقعۀ ارمیا، روستای ارمیان، شهرستان شاهرود، استان سمنان
ارمیای نبی از بزرگترین انبیاء بنی‌اسرائیل پسر کاهِن عَناتوت واقع در سرزمین بنیامین (شمال شرقی اورشلیم) است که در حدود 650 پ.م. متولد شد و در سرزمین مقدس به نبوت رسید. در برخی منابع محل دفن وی را اورشلیم بیان کرده اند. گفتنی است عده ای زرتشت، پیامبر ایرانی را شاگرد ارمیا و یا خادم برخی از شاگردان ارمیا دانسته‌اند اما در هیچ کتاب و سند تاریخی به آمدن آن حضرت به ایران اشاره ای نشده است.
3. بقعه ی اسحق، دزفول، استان خوزستان ؛ و بقعه ی اسحق، مرودشت، استان فارس
در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد هر دو مقبره مربوط به امام‌زادگانی هم نام با حضرت اسحق بوده است. این دو امام‌زاده هر دو از فرزندان پدرانی به نام ابراهیم و از نوادگان حضرت موسی‌بن جعفر، هفتمین امام شیعیان بوده‌اند.
حضرت اسحق تقریباً به سال 2061پ.م. به دنیا آمد. او غالباً در قسمت جنوبی مملکت کنعان و آن حوالی به سر می‌برده است. به روایت اکثر مورخان یهودی و مسلمان، عیسو و یعقوب او را در ملک مقبره ی ابراهیم که به مَکفیله معروف بود دفن کردند و هرگونه ادعایی مبنی بر وجود مقبره ی این پیامبر در ایران حتی اگر بعدها در مکان های دیگری مشاهده شود، با استنادات تاریخی کاملاً مغایرت دارد.
4. مقبره ی اشعیا، شهر اصفهان
اشعیا در سال 740 پ.م. نبوتش را آغاز کرد و قسمت اعظم زندگی خود را در اورشلیم سپری کرد. در اکثر منابع تاریخی و دینی یهود محل فوت وی را همان اورشلیم ذکر کرده اند و دور از منطق است که به ایران آورده شده باشد.
5. مقبره ی انوش، شهرستان فلاورجان، استان اصفهان
انوش نخست زاده ی شیث و نوه ی حضرت آدم بود. در بسیاری منابع تاریخی و حتی دانشنامه ها نامی از انوش به میان نیامده و مسئله ی پیامبری او نیز در منبعی ذکر نشده است. حال با توجه به کمبود اطلاعات از زندگانی و چگونگی فوت وی و با در نظر داشتن این مسئله که او بالغ بر 5 هزار سال پیش می‌زیسته، بسیار بعید و عجیب به نظر می‌رسد که مقبره‌ای در فلاورجان داشته باشد.
6. بقعه ی اوریا، شهرستان لردگان، استان چهارمحال و بختیاری
به اعتقاد اهالى، شخص مدفون در بقعه، حضرت اوریاى نبی است و او را به اشتباه از برادران حضرت داوود نبی مى‏دانند.
اوریا در سال 2563پ.م. می‌زیسته است و هم‌دوره با حضرت ارمیا بوده است. در کتاب مقدس ما با شخصیت های متفاوتی روبه رو هستیم که هم نام با این پیامبر بنی اسرائیل هستند. باید گفت وی ساکن سرزمین مقدس بوده و مدرکی جهت پذیرفتنِ وجود مزار او چه در روستاى چشمه خانى لردگان و چه در نقطه ای دیگر از خاک ایران وجود ندارد و قابل اثبات نیست.
7. بقعه ی ایوب و یوشع رودبار الموت، قزوین؛ بقعه ی ایوب تنکابن، مازندران؛ بقعه ی ایوب مرودشت، فارس؛ بقعه ی ایوب بجنورد، خراسان شمالی
کتاب مقدّس می‌گوید ایوب در سرزمین عوص (منطقه‌ای در حوالی دمشق یا ناحیه‌ای بر کنار فرات) زیست می‌کرد. به گفته ی مورخان ایوب در منطقۀ عُوص در جنوب‌غربی بحرالمیّت و شمال خلیج عَقَبه یا در بَثَنِیَّه، منطقه‌ای میان دمشق و اَذرِعات، زندگی می‌کرد. به نقل اکثریت مورخان محل دفن ایوب شام است در روستایی که مقام او بود و آن‌جا را به نام تربت ایوب می‌خوانند و برخی نیز مدفن آن حضرت را در قله ی کوه حِجاف در 80 مایلی عَدَن دانسته‌اند. البته وی در کشورهای مختلف مانند عراق، لبنان، فلسطین، عمان، ترکیه، ازبکستان و ایران دارای مدفن و بارگاه است. اما به هر روی هیچ سند و مدرک تاریخی وجود ندارد که نشان‌دهنده ی حضور یا ورود ایوب به خاک ایران باشد.
8. مقبره ی حَجَّی، همدان
حَجی (حَگَی) نام یکی از انبیاء بنی‌اسرائیل است. در عهد عتیق کتابی به نام او وجود دارد که بر اساس گفته‌های کتابش وی شاهد تخریب هیکل سلیمان بوده و در بازگشتِ اولین گروه از اسرای بنی‌اسرائیل از بابل، به همراهی زروبابل به اورشلیم مراجعت نمود. او به روایتی حدود 2420 سال پیش و به روایتی دیگر در سال 520 پ.م.، در سال دوم سلطنت داریوش هخامنشی نبوت می‌نمود و پس از بازگشت به همراه زکریا، یهودیان را به تعمیر هیکل ترغیب فرمود. همچنین مقبره‌ای نیز در اورشلیم به نام او وجود دارد. دلیلی بر بازگشت وی به ایران نه تنها وجود ندارد که در جایی هم بیان نشده که به ایران یا همدان کوچ کرده باشد. به هر حال، گفته‌ها به حدی نیست که بتوان انتساب این مقبره به حضرت حجی را قاطعانه پذیرفت.
9. بقعه ی حزقیل، دزفول، استان خوزستان
حضرت حزقیال (حزقیل) احتمالا به سال 627 پ.م. در یهودیه متولد گردید و پس از محاصره ی اورشلیم به اسارت برده شد و در اراضی کلدانیان در کنار نهر خابور (یکی از شاخه‌های فرات) ساکن و در مقبره‌ای در حوالی بغداد میان کوفه و حله مدفون می‌باشد. یهودیان از گذشته‌های دور و از سرزمین‌های مختلف به زیارت این آرامگاه در عراق می‌آمدند. درباره ی زمان و مکان زندگی و نبوت این نبی محققان و مورخان دیدگاه‌های گوناگونی ابراز داشته‌اند اما در این مورد که به ایران نیامده و وارد همدان نشده اتفاق نظر دارند.
10. مقبره ی حیقوق (حبقوق)، تویسرکان، استان همدان
حبقوق معاصر ارمیا و دانیال بود و در اوایل قرن 7 در اورشلیم می زیست و پس از فتح آن به بابل به اسارت برده شد. وی از جمله اسرایی بود که به همراه عده ی زیادی از یهودیان از جمله حضرت دانیال پس از گذراندن مدت طولانی در اسارت به سرزمین پارس آمدند. او در این منطقه رحلت نمود و به خاک سپرده شد. در منابع بسیاری از مقبره او در تویسرکان یاد شده اگرچه مدرک متقن و قابل قبولی که نشان دهد او به ایران آمده و در تویسرکان دفن شده، موجود نیست. گفتنی است که در شهر کاداریم در شمال اسرائیل نیز مقبره‌ای به نام حضرت حبقوق وجود دارد، اما شهرت و مقبولیت زیارتگاه تویسرکان بسیار بیشتر است.
11. بقعه ی دانیال- شوش، خوزستان؛ مقبره ی دانیال- تنکابن، مازندران؛ بقعه ی دانیال - شاهرود، سمنان؛ بقعه ی دانیال - گلپایگان، اصفهان
دانیال به سال 605 پ.م. همراه با دیگر جوانان یهودی به بابل به اسیری برده شد؛ همان جایی که بقیه ی عمرش را سپری کرد و در همانجا به نبوت رسید. پس از فتح بابل نیز مورد لطف و عنایت کوروش بود. البته در پایان مشخص نیست که آیا به اورشلیم بازگشت یا نه. روایات متعددی پیرامون محل فوت دانیال وجود دارد، بعضی گفتهاند او پس از اعلام آزادی اسرا توسط کوروش و امکان بازگشت به اورشلیم بدانجا مراجعت کرد و در همانجا وفات نمود، اما برخی بر این باورند او در همان شوش فوت کرده و دفن شد. بعضی دیگر نیز معتقدند او در بابل فوت کرده است، و در برخی منابع نیز می‌خوانیم که دانیال در بابل فوت کرده و پیکر او را بعدها به شوش انتقال دادهاند. قبرهای متعددی نیز در فلسطین اشغالی و عراق منسوب به دانیال است. همچنین، بنا بر قولی، سه یار همراه دانیال هم در مسجد انبیاء در قزوین مدفوناند. به هر روی، در خصوص وجود مقبره ی حضرت دانیال نبی در شوش، مورخان و سفرنامهنویسان بسیاری در رسالات خود به آن اشاره کرده و گاه به شرح آن پرداختهاند. در خصوص سایر مقابر منتسب به حضرت دانیال، با توجه به نبود مقبولیت مردمی و نیز عدم وجود سند و مدرک تاریخی دشوار بتوان انتساب‌شان را صائب دانست.
12. بقعه ی حضرت داوود، روستای داوود پیغمبر، اَزْنای لرستان
داوود در بیت‌لحم به دنیا آمد. در سن 71 سالگی وفات یافت و بر کوه صهیون در شهر داوود او را دفن کردند. در منابع دیگر، از مقبره ی دیگری منتسب به او در حلب سوریه یاد شده است. در خصوص مقبره ی منتسب به حضرت داوود در لرستان که البته بر طبق هیچ منبعی جز روایات محلی و فهرست سازمان اوقاف مطرح و قابل قبول نیست، بسیار بعید و دور از ذهن است که وی که در بیت‌المقدس مقر پادشاهی‌اش بوده و بر طبق نوشته‌های کتاب مقدس در همان‌جا دفن شده و دارای مقبره‌ است، در چنین منطقه‌ای دارای زیارتگاه باشد.
13. بقعه ی زکریا، انبارالوم، استان گلستان
در کتاب مقدّس، 28 شخصیت مختلف با نام زکریا هست که دو تن از آنان از شهرت بیشتری برخوردارند. یکی در میان بنی‌اسرائیل و دیگری در میان مسلمانان. اولین، زکریا پسر بَرکیا است که در بابل به دنیا آمد و 44 امین نبی بنی‌اسرائیل و یازدهمین نبی از دوازده انبیای کوچک است. وی هم‌دوره ی حجی نبی بود که همراه با زِروبابل و یوشع در سال 538 پ.م. از اسارت به یهودیه برگشتند. دومین زکریا که نامش در میان مسلمانان و مسیحیان شناخته شده‌تر است، کاهنی از فرقه ی ابیا بوده که در دوره ی سلطنت هیرودیس حدود 2 هزار سال پیش زندگی می‌کرده و نسب وی به سلیمان‌بن داوود می‌رسید، در اورشلیم می‌زیست و پیوسته در مسجد اقصی به عبادت خدا می‌پرداخت. وی پدر یحیی تعمید‌دهنده بود. درباره ی سال‌های پایانی عمر اولین زکریا اطلاعات چندانی نداریم، و پیرامون زکریای دوم تنها در انجیل لوقا گفته شده که توسط کاتبان و فریسیان یهودی در میان مذبح و هیکل (قربانگاه و عبادتگاه) کشته شد. اما دو مقبره به وی منسوب است یکی در مسجد جامع‌الکبیر حَلَب در شمال سوریه و دیگری در کوه زیتون در سرزمین مقدس. نکته قابل توجه آن است که تمامی مقابر ذکر شده برای حضرت زکریا چه در بیت‌المقدس چه در حلب و چه مقبره‌ای که موضوع بحث ماست (در منطقه انبارالوم استان گلستان)، همگی متعلق به زکریایی می‌باشند که پدر یحیی است و از سرنوشت زکریای اول، پیامبر بنی‌اسرائیل که در زمان داریوش هخامنشی می‌زیسته، اطلاعی در دست نداریم. احتمال می‌رود در حوالی منطقه ی گرگان که در گذشته اِسترآباد نامیده می‌شد عده ی کثیری از اسباط ده‌گانه ی اسرائیل ساکن بوده‌اند، زیرا تا عصر ربی بنیامین تودلا (قرن 12میلادی) که مسافرتی به ایران نموده، صحبت از کثرت یهودیان در این ایالت و تا سمرقند و تبت و هند شده است و مقبره‌ای هم که مورد توجه و زیارت ترکمانان در ایران است، به احتمال زیاد مدفن یکی از بزرگان یهود است؛ چراکه گرگان (استرآباد سابق) محل زندگی بسیاری از یهودیان مهاجر به ایران بوده است.
14. بقعه ی سام و لام، سمنان؛ بقعه ی سام و جالوت، رودبار الموت، قزوین
سام نام اولین پسر نوح است و در برخی منابع آمده که در شام و در برخی دیگر آمده که در کوه‌های اطراف بیت‌المقدس دفن شده است. از این رو، با توجه به این که نوح پسری به نام لام نداشته و پسر اولش هم که سام بود، بر طبق بسیاری منابع در بیت‌المقدس مدفون است، هیچ‌گونه سند و مدرکی دالِّ بر حضور او در ایران موجود نیست. پس بسیار بعید به نظر می‌رسد مقبره‌ای که در سمنان است یا زیارتگاهی که در قزوین وجود دارد، ارتباطی به سام پسر نوح داشته باشد و با توجه به نسب‌نامه‌هایی که از صاحبان این بقاع وجود دارد، احتمال بیشتر آن است که مدفن امام‌زاده یا بزرگی هم نام آن حضرت باشد تا یک پیامبر. طی تحقیقاتی که انجام شد، در فهرست امام‌زادگان، مقابر دیگری هم یافت شد که مدفن دو تن به نام‌های سام و لام بودند مانند بقعه سام و لام در اطراف ملایر و چندین بقعه ی دیگر.
15. بقعه پیغمبریه ی قزوین (چهار انبیاء): سَلام، سَلوم، سَهولی، اَلقیا
پیرامون مدفونین در این مقبره در سفرنامه و تذکره ها و منابع مختلف مطالب اندک و متفاوتی آمده اما با توجه به کمبود اطلاعات کافی و شرح حالی از این چهار نفر و این‌که در میان پیامبران ذکر شده، در کتاب مقدس و دیگر منابع با نام چنین پیامبرانی مواجه نشده‌ایم، به سختی می‌توان انتساب این بقعه به مدفونین را به‌عنوان پیامبر پذیرفت و هیچ‌گونه اظهار نظر قطعی در این زمینه نمی‌توان داشت.
16. مقبر ه ی سموئیل، روستای پیغمبر، استان مرکزی
سموئیل با تلفظ عبری «اِشْمُوئیل»، در 1105پ.م. در اورشلیم متولد گشت. وی آخرین داور و اولین نبی بعد از تشکیل حکومت در سرزمین مقدّس محسوب می‌شد. در کتاب اول سموئیل ذکر شده که وی را پس از وفاتش در خانه‌اش در رامه (حوالی اورشلیم) دفن کردند و در اکثریت منابع تاریخی نیز مقبره وی در رامه معرفی شده است. در کتاب مقدس هیچ اشاره‌ای به خروج حضرت سموئیل نبی از اراضی مقدس فلسطین نشده است و با توجه به آن‌که اطلاعات ما از این نبی وابسته به منابع یهودی است و آن منابع جملگی مدفن او را در سرزمین مقدس می‌دانند و با در نظر گرفتن محل نبوت و رسالت آن حضرت و این‌که برای هدایت قوم بنی‌اسرائیل در دوره‌ای تاریک از تاریخ یهود فرستاده شده بودند، انتساب چنین مقبره‌ای به آن حضرت در ایران، امری غریب و دور از ذهن است. با این همه، این امکان وجود دارد که مدفون در آن بقعه، یکی از صلحا یا بزرگان دینی یهود در گذشته بوده که با حضرت سموئیل نبی که در سرزمین مقدس مدفون گردیده، تشابه اسمی داشته است.
17. بقعه ی شعیب نبی، شهرستان شوشتر، استان خوزستان؛ بقعه ی شعیب، شهرستان قوچان، استان خراسان رضوی
در منابع اسلامی از پیامبری به نام شعیب یاد شده است که در کتاب مقدس با نام یِترون و یا رَعوئیل معرفی شده‌است. حضرت موسی با دختر او به نام «صفوره» ازدواج کرد. به عقیده ی طبری، مدین یا مسکن شعیب در جنوب سوریه است و در نتیجه، مقبره ی شعیب باید نزدیک شهر سَلط اردن باشد. فارغ از آن‌که محل دقیق مقبره ی حضرت شعیب در کدامیک از نقاط یاد شده است، قابل توجه است که هیچ‌یک از مورخان و سفرنامه‌نویسان در نوشته‌های خود به مقبره حضرت شعیب در قوچان یا خوزستان اشاره‌ای نکرده‌اند، و با توجه به محل سکونت و رسالت این نبی، بسیار بعید و دور از ذهن است که بدون هیچ دلیل و مدرکی مقابر منتسب به وی را در ایران بپذیریم.
18. بقعه ی شیث، خنداب، استان مرکزی؛ بقعه ی شیث، روستای مهکویه سفلی فیروزآباد، استان فارس
حضرت آدم سه پسر داشت که سومین شیث بود. برای او قبور متعددی معرفی شده، از جمله قبر موجود در غار کوه ابوقُبَیس در اطراف مکه، مقبره ای در شمال موصل، مدفنی در بیت المقدس در جوار مدفن آدم و حوا و همچنین مقابری در لبنان و اردن. به هر صورت با توجه به فاصله ی زمانی بسیار زیادی که از دوره زندگانی شیث گذشته و نبود سندی مکتوب، تا حدِّ زیادی ناممکن است که مکان مقبره وی را حدس بزنیم. اما می‌دانیم که در هیچ‌کدام از نوشته‌های مورخین و محدثین هیچ‌گونه اشاره‌ای به حضور این پیامبر در خاک ایران نشده است و غیرقابل قبول و ناباورانه است که او در ایران مقبره داشته باشند و از جایی که مقابر نامبرده بدون هیچ سند و مدرکی و تنها بر اساس خواب و باور مردم بنا شده و دارای نسب نامه و شجره نامه هم نیست و قدمت چندان زیادی هم ندارد پس این زیارتگاه ها عقلا نمی تواند مدفن او باشد و تنها منسوب به حضرت شیث است.
19. بقعه ی عزرای نبی، دشت میشان، استان خوزستان؛ بقعه ی عزرای نبی، روستای دینه‌گرد، استان مرکزی
عِزرا نام کاتب و کاهن یهودی در سده ی پنجم پیش از میلاد بوده که دومین گروه مهاجرین یهودی را که از اسارت بابل به فلسطین باز می‌گشتند، رهبری می‌کرد. او به خاطر مقام مقدسی که احراز کرده بود، در دربار سلطنتی پارس نیز رفت و آمد داشت و به احتمال زیاد وی ساکن شهر شوش بوده است و در مسافرت آخر در میانه ی راه شوش به بابل فوت کرده است. در دیگر منابع نیز می‌خوانیم که عزرا هنگام یکی از مسافرت‌های خود به ایران میان بصره و کوت‌العماره فوت و مقبرۀ او هنوز باقی می‌باشد. چندین مقبره در ایران و فلسطین و سوریه و عراق به او منسوب است که مقبره ی واقع در کشور عراق از شهرت و مقبولیت بیشتری برخوردار است. با در نظر گرفتن تاریخ زندگانی و محل سکونت او و نظر مورخین و اینکه طبق هیچ اقوالی، هیچ مورخی قبر او را در ایران ذکر نکرده است، در مورد مقبره موجود در خوزستان با توجه به اینکه اطلاعاتی در این زمینه ثبت نشده است خود نشان از ناموثق بودن این انتسابات دارد و به احتمال قوی تر مقبره عزرای نبی همان مقبره ای باشد که در بصره ی عراق است.
20. بقعه ی لوط، رباط کریم، استان تهران
لوط برادرزاده ی ابراهیم بود. او در شهر اورکلدانیان جایی که پدرش درگذشت، متولد گردید. او با ابراهیم از اورکلدانیان حرکت کرده به حران واقع در میان‌رودان آمدند و از آن‌جا به کنعان رفتند. آن‌چه از منابع یهودیان و منابع اسلامی و نوشته‌های مورخان استنباط می‌شود، این است که لوط در نهایت در همان منطقه ی فلسطین ساکن شده و در همان‌جا از دنیا رفته است و این‌که قبر او در نزدیکی قبر حضرت ابراهیم باشد، کاملاً منطقی است. مقبره‌ای که در رباط کریم وجود دارد و به او منسوب است، اولاً دارای سبقه ی تاریخی چندانی نبوده و بنای آن مربوط به دوره ی قاجار است و ثانیاً، برای انتساب این بقعه به حضرت لوط هیچ سند و مدرکی در سازمان اوقاف موجود نیست و صرفاً بر اساس باور مردم روستا پذیرفته شده است و هیچ دلیل تاریخی، عقلی و نقلی وجود ندارد که حضور وی را در این منطقه تأیید کند.
21. مقبره ی استر و مردخای، همدان
مردخای از بزرگان و از انبیای بنی‌اسرائیل است که نزد یهودیان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. همان‌طور که در رساله ی استر گفته شده، او در سال 597 پ.م. به بابل مهاجرت نمود. وی پسرعموی استر است و بیشترین اطلاعات از شخصیت او را در رساله استر در عهد عتیق داریم. در برخی منابع تاریخی پیرامون استر و مردخای آمده اخشوروش (احتمالا خشایارشا) پس از سیزده سال از ازدواجش با استر، با توطئه ی درباریان به قتل رسید و استر و مردخای که می‌دانستند دربار دیگر جای آنان نیست، پایتخت را ترک نموده، به همدان رفته و در آن شهر که مسکن عده ی بسیار زیادی از یهودیان بود، اقامت گزیدند. پیرامون این انتساب سند تاریخی یا باستان‌شناسانه‌ای صحت تعلق آرامگاه همدان به استر و مردخای را تأیید نمی کند اما قرن هاست که مورد مقبولیت ایرانیان کلیمی است. با توجه به تفاسیر و نوشته های سیاحان و مورخان تنها بنایی که تا کنون به‌عنوان مقبره برای مردخای نبی معرفی شده است، همین بنای موجود در همدان است و بعد از زیارتگاه بیت‌المقدس، دومین زیارتگاه یهودیان در جهان است.
22. امام‌زاده نوح نبی‌الله روستای جهت‌آباد، شهرستان نورآباد ممسنی، استان فارس
در کتاب مقدس به محل وفات و دفن نوح اشاره‌ای نشده است. مقابر منسوب به حضرت نوح بدین شرح است: در اورشلیم، در قریه ی ثمانین نزدیک کوه جودی در موصل، در نخجوان، در کوه بوذ در هند، در مکه بین زمزم و رکن و مقام، در کوفه، در کرک بعلبک لبنان، در مغاره ی قدس، در کنار آدم و سام و ابراهیم و اسحاق و یعقوب، در نجف اشرف در کنار حضرت آدم و حضرت علی (ع). نکته ی مهم آن‌که در خصوص شهر شیراز در کتاب تاریخ یهود آمده که این شهر زیارتگاهی ندارد و مردم افسانه‌های مذهبی هم ندارند. اگر زیارتگاه حضرت نوح که در تمامی ادیان شخص مهم و تاثیر گذاری بوده، در ایران بود، می‌بایست توسط مورخین و محدثین شناسایی و معرفی می‌شد یا حداقل اشاره‌ای به محل آن می‌شد که تاکنون نشده است و به احتمال زیاد، این بقعه مربوط به یک امامزاده یا یکی از بزرگان فارس است که هم نام با حضرت نوح بوده‌اند.
23. مقبره ی یعقوب، گرگان، استان گلستان
حضرت یعقوب را در مقبره ی موجود در «مغاره» که در صحرای مکفیله در کنعان واقع است، نزدیک پدر و جدش اسحاق و ابراهیم، دفن کردند. این موضوع بنا به گفته‌های کتاب مقدّس و نوشته‌های اکثر مورخین و شواهد و مدارک تاریخی، مورد قبول است و هیچ‌گونه سند و مدرکی دالّ بر حضور این نبی در ایران وجود ندارد و مقبره ی موجود در گرگان تنها منتسب به او است و به احتمال قوی، مقبره ی یکی از بزرگان هم نام با حضرت یعقوب می‌باشد.
24. بقعه ی یوشع، اصفهان
یوشع‌بن نون، نبی، معاون و جانشین حضرت موسی بود. یوشع را در شهر خودش، «تِمنه سارح»، شهری در سرزمین مقدس دفن کردند. در مورد محل مقبره او نیز اقوال متفاوت است اما به احتمال بسیار قوی مقبره وی در همان منطقه است. برخی نیز بر این باورند که احتمالاً غیر از حضرت یوشع که وصىّ حضرت موسى بود، یوشع دیگرى نیز در ادوار بعدی زندگی می‌کرده؛ که اوّلى قبرش در سرزمین مقدس و دومى قبرش در اصفهان است. در منبع دیگری پیرامون مزاری که در تخت فولاد اصفهان وجود دارد، آمده است که کوروش، پادشاه هخامنشی ایران، یهودیان را از اسارت بابل نجات داد و آن‌ها را به ایران کوچ داد و تعدادی از آنان را در اصفهان ساکن گردانید که این یهودیان برای خود شهری به نام «یهودیّه» احداث کردند که در محل «جوباره» فعلی اصفهان واقع بوده است و گفته شده دو تن از پیامبران و پیشوایان مذهبی آنان به نام‌های «شَعیا» و «یوشع» در اصفهان به خاک سپرده شدند. «شعیا» در محل فعلی امامزاده اسماعیل در محله گلبار اصفهان و «یوشع» در تخت‌فولاد در اراضی لِسانُ‌الارض مدفون است. مردم اصفهان «یوشع» مدفون در لسان‌الارض را «یوشع نبی» می‌دانند و او را به‌عنوان یکی از پیامبران بنی‌اسرائیل می‌شناسند؛ اما در منابع یهودی اشاره نشده که «یوشع» از پیامبران یهود، در اصفهان مدفون باشد. به هر روی، مقبره ی یوشع در تخت فولاد نمی‌تواند از آنِ حضرت یوشع‌بن نون باشد و نبی دیگری نیز به این نام در تاریخ قوم یهود نداریم.
25. بقعه ی یونس زُنوز، شهرستان مرند، استان آذربایجان شرقی
حضرت یونس احتمالا در قرن 8 یا 9 پ.م. می‌زیسته است. یونس و ناحوم در زمان سلطنت سِنَّخِریب از جانب خداوند برای نبوت به شهر نینوا فرستاده شدند. در برخی منابع تاریخی آمده مدفن وی در نزدیکی شهر الخلیل فلسطین است و در برخی دیگر نیز گفته شده در نینوا در محل «نبی‌یونس» باشد. با آن‌که مقابر متعددی در کشورهای مختلف به حضرت یونس نسبت داده شده، اما با توجه به محل زندگی و رسالت او بیشترین احتمال آن است که مدفن اصلی‌اش در همان موصل عراق باشد که نسبت به سایر مقام‌های موجود از شهرت بیشتری برخوردار است و مزار موجود در روستای زنوز آذربایجان‌شرقی ، صرفاً مورد قبول مردم محلی است و منتسب به او است زیرا هیچ سند و مدرک متقن و تاریخی برای حضور آن پیامبر در این منطقه بدست نیامده است و چه‌بسا در نقاطی دیگر در ایران هم از این دست بناهای منتسب به حضرت یونس که مقبولیت تاریخی و دینی ندارند وجود داشته باشد.
جمع بندی
در ایران، ۱۷۶۰ موقعیت جغرافیایی داریم که مناطق را به نام امامزاده‌ها، یا شهرها را به نام بقاع متبرکه تغییر نام داده‌اند و این مناطق پس از فوت آن شخص بزرگ تغییر نام یافته‌اند، مانند روستای داوود پیغمبر لرستان، روستای پیغمبر رباط کریم و بسیاری دیگر که البته این نام‌ها دلیلی بر تأیید انتساب این بناها به شخص مدفون نیست. آن‌چه در این پژوهش برای نگارنده مهم بود، آن بود که آیا همگی پیامبران مذکور در یک دوره بوده‌اند و دلیل حضور ایشان در ایران چه بوده که پس از تحقیقات لازم معلوم گشت این دوره بسیار گسترده‌تر از حد تصور است و بازه ای در حدود چهار هزارسال را در بر می‌گیرد، و جز واقعه ی تصرف سرزمین اسرائیل به دست آشوریان و سپس تصرف سرزمین یهودا به دست بخت‌النصر و اسارت قوم بنی‌اسرائیل در سده ی 8 و 6 پ.م. که موجب مهاجرت بسیاری از یهودیان و چندین نبی از بنی اسرائیل به سرزمین‌های شرقی (مانند ایران) شد، در باقی موارد دلیل و سند تاریخی برای این مهاجرت‌ها یافت نشد.
نکته ی دیگر آن‌که عده‌ای از این مقابر که به نام انبیاء ثبت شده، اولاً امامزاده‌هایی هستند هم‌نام با انبیای مذکور، که بر اثر بی‌اطلاعی مردم محلی به نبی مشهور گشته است. نیز این امکان وجود دارد که این مقابر صرفاً مکان مقدسی برای اهل کتاب بوده که بعدها تغییر کاربری داده و شاید بزرگی در آن مدفون شده و با توجه به پیشینه‌ای که داشته، به نام یکی از پیامبران ثبت شده است.
نکته سوم این است که قدمت اکثر این مقابر با توجه به دوره ی زندگانی آن انبیا بسیار کم و اکثراً از دوره ی صفوی به بعد است و تنها در چند مورد مانند مقبر ی مردخای با قدمتی بیشتر روبرو هستیم که آن هم از دوره ی ایلخانی تجاوز نمی‌کند و این مسئله خود بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا از دوره ی صفوی که تشیع، مذهب رسمی کشور شد، سیاست حاکمان بر آن بود تا به سمت ساختن چنین مقابری بروند و به احتمال زیاد، بسیاری از این مقابر مدفن اشخاصی هم نام با پیامبران بوده که احتمالاً از بزرگان یا از سادات و یا از یهودیان ساکن در آن منطقه بوده‌اند.
در باب چرایی و چگونگی حضور برخی انبیا در ایران نیز باید گفت که تنها دوره‌ای که انبیای بنی‌اسرائیل وارد خاک ایران شدند، دوره ی بعد از تصرف سرزمین مقدس و آوارگی قوم بنی‌اسرائیل (حدود 570 ق.م) بود. اگر بپذیریم که نبی ای وارد ایران شده است، آن نبی باید برای پیروان خاص خود آمده باشد و زمانی این اتفاق می‌افتد که پیروان نیز به این سرزمین مهاجرت کرده باشند و در شرح سابقه ی ورود بنی اسرائیلی‌ها به ایران چنان‌که گفتیم نخست بار در دوره ی ماد در شمال و غرب ایران بوده (حدود 741 پ.م.) و سابقه ی ورود یهودیان در فارس و خوزستان جنوب ایران حدود 535 پ.م. بوده است. با توجه به این مهاجرت‌ها شاید بتوان گفت اگر قبوری در این مناطق موجود باشد که منتسب به یک نبی هم‌نام با یکی از انبیاء بنی‌اسرائیل است، احتمال دارد از بازماندگان بزرگان این قوم بوده که در آن منطقه می‌زیستند. در نهایت از میان مقابر منسوب به انبیاء بنی اسرائیل، چنین به نظر می‌رسد که تنها در چند مورد خاص می‌توان پذیرفت که آن مقابر مدفن انبیا باشند. متقن‌ترین موارد مقبره ی دانیال در شوش است و بعد، مقبر ه ی مردخای در همدان و مقبره ی حبقوق در تویسرکان. در باقی موارد اگر نگوییم که این انتسابات کاملاً مردود است، اما می‌توان گفت که سند و مدرک تاریخی برای پذیرش آن یافت نشده است. با این حال، این مقابر اگر مدفن پیامبران هم نباشند، و تنها مقبره ی یکی از اولیا یا اوصیا باشند، باز به‌واسطه ی این انتساب همواره برای پیروان ادیان آسمانی دارای ارزش و احترام است. 




 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید