هارون يشايايي
دي 83
قيافه زشت نژاد پرستي در ميدان هاي ورزشي
قلمرو تمدن اسلامي هرگز بستر تفكر نژادپرستانه نبوده است. نژادپرستي ميراث بخش هاي منحط و ارتجاعي تمدن غرب است
در
آبان ماه امسال فرصتي كوتاه براي مسافرت به اروپا پيش آمد - بديهي است آدمي از نوع
من نسبت به آن چه از لحاظ اجتماعي و سياسي در اروپا يا هر كجاي دنيا ميگذرد حساسيت
بيشتري داشته باشد- حقيقت اين است كه در شكلگيري شخصيت و انديشه نويسنده از دوران
نوجواني تا امروز موارد يا مسائلي كه نشان از تعصبات و تفاوتها و ستمهاي نژادي،
ملي، قومي، مذهبي و طايفه اي يا طبقاتي قابل درك بوده،
بيشتر از ساير مسائل تاثير داشته است. در اين مسافرت در تماسهاي متعدد و
ملاقاتهاي گوناگون دريافتم كه غول فاشيزم در اروپا يا اين كه جان آخر را ميكَند و
يا ميخواهد امكان زندگي دوباره پيدا كند، ...! البته اميد همه مردم شريف دنيا آن
است كه فاشيزم در اشكال مختلف به پايان راه رسيده و توسط مردم بيدار جهان در
گورستان تاريخ دفن شود. اما با خوشبيني نميتوان وقايعي را كه پيرامون انسان
ميگذرد بياهميت دانست. به قولي كاخ ستم از ابتدا چنين بلند و عظيم نبود، در طي
زمان هر كسي بر آن خشتي اضافه كرد. آن چه با خوانندگان عزيز در ميان ميگذارم خشتي
از بناي عظيم ستم نژادپرستي است.
***
در آخرين بازي تيمهاي فوتبال اسپانيا و انگليس در ماه نوامبر 2004 تعصبات بيمارگونه نژادپرستي چهره زشت خود را در ورزشگاه برنابئو شهر مادريد پايتخت اسپانيا نشان داد فريادهاي نژادپرستانه تماشاگران فوتبال در ورزشگاه برنابئو اولين مورد از تظاهرات نژادپرستانه نيست. در اروپا مدتي است تبليغات نژادپرستانه عليه مسلمانان، سياهان و يهوديان و رنگينپوستها آغاز شده است.
در بازي انگليس و اسپانيا هرگاه يك بازيكن سياهپوست پا به توپ ميشد از سوي تماشاگران با الفاظ زشت از قبيل ميمون مورد خطاب واقع ميشد و ركيكترين كلمات در مورد او به كار ميرفت. از سياهپوستان گذشته غير سفيدپوستان نيز مورد تعرض بودند، تماشاگران ورزشگاه مادريد حتي بازيكناني مثل «روبرتو كارلوس» سياهچرده را مورد توهين و تحقير قرار ميدادند.
توجه به اين نكته ضروري است كه موج نژادپرستي از تبليغات گروههاي نئونازي در اروپا سرچشمه ميگيرد. رفتار اروپائيان با مهاجراني كه به هر دليل و تحت شرايطي بسيار سخت خود را به اروپا رساندهاند چنان غيرانساني است كه هيچ نشانهاي از قانون اساسي حقوق بشر در آن نميتوان يافت. جالب اين كه در روز مسابقه اسپانيا و انگليس (22 نوامبر2004) تماشاچيان بر ميلههاي ورزشگاه پارچه نوشتهاي نصب كرده بودند كه روي آن نوشته شده بود، «جلوي مهاجران را بگيريد، تا كي ميخواهيد آنها را، راه دهيد....؟ تا كي ميخواهيد به آنها فرصت دهيد، تا فرهنگ ما را از بين ببرند، اسپانيا بپاخيز!»
اين نگاه نژادپرستانه در فرانسه، انگليس، آلمان و بعضي ديگر از كشورهاي اروپائي هر روز بيشتر شايع ميشود. تبعيض و تعصبات نژادي فقط به موضوع سياهپوستان خلاصه نميشود. اين روزها تعرض به مسلمانان در كشورهاي اروپائي و امريكا شكل سازمان يافته گرفته است.
در هلند به بهانه مبارزه با تروريسم مساجد مسلمانان را به آتش ميكــشند و در فــرانسه هجـوم بر ضد غــيرسفيدپوسـتان فرانسوي مخصوصا مسلمانان خيلي عادي شده است، كه البته يهوديان فرانسه را نيز شامل ميشود. گروههاي نــئونازي در شــهرهاي مختلف به كنــيساها و قبــرستانهاي يــهوديان تعرض ميكنند و گوشه به گوشه نشان صليب شكسته هيتلريها را ترسيم ميكنند و تشكيلات ويرانگر از نــوع نـــازيها بـوجــود ميآورند. پــيداست كـــه متاسفانه در جهان امروز فاشـــيزم در شـــكلهاي مختلف خودنمائي ميكند، البته نميتوانيم باور كنيم كه در عصر ارتباطات گسترده، جهاني شدن اطــلاعات و تــوسعه دمــوكراسي فاشيستها بتوانند دوباره مردم دنيا را فريب دهند و آتش جنگ را شعلهور سازند، مردم جهان آگاهتر از آن هستند كه تسليم تبليغات ديوانهوار فاشيستها شوند.
اگر امروزه به موضوع تظاهرات نژادپرستانه در استوديومهاي ورزشي اهميت داده ميشود، به خاطر آن است كه تاريخ و جهانيان فراموش نكردهاند كه در جريان مسابقات المپيك 1936 كه در برلين برگزار شد، هيتلر حاضر نشد به برنده مسابقه دو صد متر كه يك سياهپوست امريكائي بود دست بدهد و جايزه او را روي ميزي كه در كنارش بود گذاشت و بيشترين كينه خود را به سياهپوستان و يهوديان نشان داد. و اين يكي از نشانههاي جنگ جهانسوز دوم جهاني بود كه بروايتي بيش از 40 ميليون نفر در آن كشته شدند.
اگر تماشاگران اسپانيايي تحريك ميشوند كه فوتباليستهاي سياهپوست را دشنام بگويند و تحقير كنند، بر اين پايه است كه مربي تيم اسپانيا «لوئيس آراگونس» بازيكن سرشناس خود «خوزه انتدينوري يس» را در حضور ساير بازيكنان و افراد حاضر در رختكن و قبل از شروع بازي خطاب كرده و ميگويد
«تو بايد با بازي خوب خود ثابت كني كه از آن احمق سياهپوست بهتري» منظور مربي تيم اسپانيا از احمق سياهپوست «تيري هانري» بازيكن سياهپوست فرانسوي است كه از قضا با «انتوينوري يس» در تيم آرسنال انگلستان همبازي است.
در گوشه و كنار جهان وقايع ديگري، علائم بروز فاشيست را آشكار ميسازد. به طور مثال: در رفتار سربازان آمريكايي در عراق نيز نشانههاي نژادپرستي كاملا مشهود است، شكنجههاي اعمال شده در زندان ابوغريب و آن چه در فلوجه و بغداد ميگذرد گذشته از ماجراجوييهاي جنگي ديدگاههاي نژادپرستانه مذهبي، قومي، نژادي سربازان و فرماندهان ارتش آمريكا را منعكس ميسازد.
نظاميان ارتش اسرائيل در مناطق اشغال فلسطين با ردم فسطين به شيوه فاشيستهاي هيتلري رفتار ميكنند و به اعتراض مردم جهان اعتنا نميكنند.
از طرف ديگر نيز افراطيون فلسطيني با نگاهي كينهتوزانه غيرنظاميان اسرائيلي را نشانة انفجارهاي بيرحمانه قرار ميدهند.
با اين همه به نظر ميرسد اگر مردم جهان اعم از سفيد يا سياه، يا زرد و يا رنگين پوست و اديان و اقوام گوناگون در مقابل گروههاي نوخاسته نئونازي و ديگر جريانات فاشيستي اقدام كنند و آنها را رسوا نمايند، امكان نخواهد داشت كه فاشيزم جان بگيرد و جهان را بار ديگر به ويرانه تبديل كند
