انجمن کلیمیان تهران
   

اولین کوهنورد ایرانی یهودی بر قله کاتماندو

   

 

شرگان انورزاده
تیر
86

Salim Shalom

سلیم شالوم متولد 1335 در تهران است، وی کوهنوردی را از سال 1362 آغاز کرد، دوره کارآموزی و مربی‌گری کوهنوردی را در تمام رشته گذرانده است. شالوم در حال حاضر مربی کوهنوردی و عضو امداد نجات کوهستان است، همچنین مجموعه مقالاتی در زمینه کوهنوردی از وی در مجلات ورزشی و یک کتاب با عنوان «راهنمای کوه‌های ایران» به چاپ رسیده است.


به یهانه صعود ایشان به قله کاتماندو. مصاحبه‌ای با ابشان انجام شد که در ذیل می‌خوانید.
س - به عنوان اولین سؤال کاتماندو را به خوانندگان ما معرفی کنید.
پ – کاتماندو پایتخت کشور نپال است، نپال در شمال شرق هندوستان واقع شده، این قله 7 هزار متری در منطقه هیمالیا قر-ار دارد.
 

س – سفر شما چند روزه بود؟
پ – این سفر از 24 اسفند 85 تا 2 فروردین 86 به طول کشید. من با حمایت انجمن کلیمیان تهران به همراه یک گروه کوهنوردی 13 نفره از اصفهان برای فتح قله به نپال رفتیم. البته این اولین سفر کوهنوردی من به خارج از کشورمان بود. باید بگویم سفر به کوه‌های هیمالیا آرزوی هر کوهنوردی است.
در این کوهپیمایی به بیس کمپ اورست، آیسلندپیک و قله کالاپار صعود کردیم و پس از 11 روز دوباره به لوکلا «پای کوه» بازگشتیم. در مسیر بعضی از معابد، از جمله معبد «میمون» دیدن کردیم.
 

س – آیا کوهنوردانی از دیگر کشورها در این مسیر با شما همسفر بودند؟
پ – بله کوهنوردان کشورهای مختلفی را دیدیم و با ما در قسمت‌هایی از مسیر همسفر شدند، ولی چیزی که برای من جالب‌تر از بقیه بود.
دو نفر یهودی بودند که در این سفر با ما همسفر شدند، ما در طول سفر با هم عبادت می‌کردیم و در لوژها (مهمان‌سرای کوهستانی) درست است. اما من اولین یهودی ایرانی بودم که موفق به این کوهپیمایی شده بود. قبل از رفتن از ایران، اطلاعاتی راجع به «بِت خَبَد» به دست آوردم. خبد مخفف بینا، خخما و دعت است (فهم، عقل و دانش) این مرکز را در حدود 12 سال پیش برای توریست‌های یهودی برپا کرده‌اند تا به ارائه سرویس به یهودیان مشغول باشد.
 

س – از دیده‌ها و آموخته‌هایتان در این سفر بگویید.
پ – اهالی نپال بسیار فقیر و زحمتکش بوده و با حداقل امکانات زندگی می‌کنند. شغل اکثرشان باربری است. بدن‌های قوی و دست‌های بزرگی دارند. در لوژها برای گرم کردن آب از گاز و چوب و انرژی خورشیدی استفاده می‌شود و خبری از برق نیست.
همه اینها در کنار مناظر و طبیعت بکر کوهستان، برای من درسی از تاب و تحمل این مردم و گویای یک فرهنگ از زندگی متفاوت آنها بود. دیگر قلل سر به فلک کشیده رشته کوه هیمالیا بود که وقتی به آنها می‌نگریستم حس غرور را در انسان بیدار می‌ساخت.
در طول مسیر معابد زیادی ساخته شده بود که در اعتقاد بودایی‌ها این معابد رهگذران و راه‌ها را محافظت می‌کنند.
 

س – در پایان اگر ذکر نکته‌ای را ضروری می‌دانید، بفرمایید.
پ- از هیئت مدیره انجمن کلیمیان تهران برای چنین فرصتی سپاسگزاری می‌کنم، چرا که این بهترین فرصت برای من بود تا بتوانم برای صعود به اورست آماده شوم.
 

Salim_shalom



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید