انجمن کلیمیان تهران
   

وزارت امور خارجه ایران و حفاظت از کلیمیان ایرانی

   

 

رضا آذری شهرضایی
پژوهشگر تاریخ معاصر ایران
تلخیص: نیوشا پایاب

بهار 1402

 

 

 

وزارت امور خارجه ایران و حفاظت از کلیمیان ایرانی مقیم بالکان و فرانسه ویشی در خلال جنگ جهانی دوم
یهودیان مقیم بالکان
جنگ جهانی دوم رویدادی اسف‌بار بود که پیامدهای دردناکی داشت. ایرانیان هم ناخواسته سهمی عظیم از این پیامدهای مصیبت‌آور را متقبل شدند. اشغال ایران توسط متفقین برای یاری رساندن به روسیه‌ی شوروی و تحمیل خسارات مادی و معنوی به ایرانیان، از جمله پیامدهای ناخوشایند جنگ برای ایران بود.
در این میان حوادث دردناک دیگری هم بودند که در سطوحی پایین‌تر برای شهروندان عادی ایران رخ داد و تاکنون مجالی برای بررسی آنان فراهم نشده و ذیل حوادث بزرگ‌تر گم و ناپدید شد. اقلیتی از کلیمیان ایرانی در بالکان و فرانسه زندگی می‌کردند و دارای کسب و کار بودند که اگر نمایندگی‌های وزارت امور خارجه ایران در اروپا، به‌خصوص سفارت ایران در سوئیس، هشیاری و پیگیری لازم را به عمل نمی‌آوردند، صدها نفر از آنان در اروپا و در اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها از بین رفته‌بودند. تقلیل و معرفی این اقدام انسانی سازمانی و گروهی- که البته با همکاری وزارت امور خارجه سوئد به عنوان حافظ منافع کشورمان در بالکان و وزارت امور خارجه سوئیس در فرانسه و یونان و آلمان صورت می‌گرفت- به اقدام شخصی یک فرد، شاید به لحاظ تاریخی چندان منصفانه و مطابق واقع نباشد. در سال‌های اخیر در سایت‌های مختلف تقدیر از یک دیپلمات ایرانی به نام عبدالحسین سرداری به عنوان ناجی یهودیان ایرانی در فرانسه طرح شده-است.
در این مقاله تلاش بر این است، با رجوع به اسناد وزارت امور خارجه در آن دوران روایتی دیگر از آنچه درباره‌ی کلیمیان ایران رخ داد، بیان شود.
بعد از اشغال ایران در سوم شهریور 1320 تغییراتی در روابط ایران با دول محور رخ داد. سفارت سوئد در ایران حافظ منافع دول آلمان، مجارستان، رومانی و بلغارستان شد. همچنین دولت سوئد حافظ منافع ایران در بالکان گردید و سوئیس هم حافظ منافع ایران در فرانسه‌ی ویشی، یونان و آلمان. بنابراین حفظ اتباع ایرانی در بالکان و فرانسه از طریق سفارت سوئد در بالکان و در فرانسه‌ی ویشی، توسط سفارت سوئیس انجام می‌شد. بعد از اشغال ایران توسط متفقین، اتباع کلیمی ایران در بالکان و فرانسه مورد اذیت و آزار و جان و مال آنان در معرض خطر قرار گرفت. اتباع ایرانی نیازمند اقدامات عاجل وزارت امور خارجه ایران برای حفظ آنان بودند.
• در رومانی
سفارت سوئد حافظ منافع اتباع ایرانی به ویژه کلیمیان ایرانی بود و وزارت امور خارجه ایران مکاتبات مستمری در خصوص آگاهی از وضعیت آنان به انجام رساند. سفارت سوئد به وزارت امور خارجه ایران اطلاع داد که هیأت دولت رومانی قانونی را تصویب کرده که اموال غیرمنقول یهودی‌ها را مصادره نماید و کلیه یهودی‌ها باید اموال غیرمنقول خود را اعلام کنند. این قانون شامل یهودیان خارجی مخصوصاً کلیمیان ایرانی هم شده ، بنابراین مأمور سفارت سوئد به وزارت امور خارجه رومانی مراجعه و در خصوص کلیمیان ایرانی به مذاکره می‌پردازد. وزارت امور خارجه رومانی به مأمور سفارت سوئد اعلام می‌کند که ممکن است دول دیگر معامله‌ی متقابله نمایند و به احتمال قوی در خصوص یهودیان خارجی معافیت صورت می‌گیرد. نهایتاً تنها اقدامی که میسر گردید این بود که تا زمانی که وزارت خارجه رومانی بازرسی‌های لازم را در مورد اتباع ایران تمام نکرده و البته این مدت هم طولانی نخواهد بود، اقدام در ضبط اموال غیرمنقول اتباع یهودی ایران، متوقف بشود.
معاون وزارت امور خارجه خطاب به سفارتخانه‌های ایران در برن و آنکارا مشکلات یهودیان ایرانی را در رومانی برشمرده و پیش بینی‌های لازم برای رفع مشکلات یهودیان ایرانی را بیان می‌کند: «بنا بر اصل مسلم حقوقی اگر دولتی بر اثر حق حاکمیتی که دارد خود را محق در ضبط قسمتی از اموال اتباع کلیمی خود بداند نمی‌تواند به ملاحظات نژادی یا مذهبی اتباع کلیمی دول دیگر را که برای امور تجارتی و یا کارهای دیگر در آن کشور اقامت دارند شامل نماید». وی به این دو سفارت مأموریت می‌دهد که «به وسایل ممکنه بازجویی نمایید که در این مورد نسبت به اتباع دول بی‌طرف خصوصاً مصر که وضعیت خاصی را دارد چه رفتار می‌شود و از نتیجه‌ی تحقیقات وزارت امور خارجه را آگاه سازید».
همچنین پاسخ استعلام وزارت امور خارجه از مشاور حقوقی وزارتخانه در این خصوص چنین بود: «حق حاکمیت دول نسبت به اتباع خارجه مطلق نبوده بلکه محدود به حدی است که اصول و قواعد بین‌المللی مقرر می‌دارد. با توجه به اصول نامبرده هر دولتی مجاز و مختار است اتباع بیگانه‌ی مقیم قلمرو خود را از حق تملک اموال غیرمنقول محروم نموده، آنها را وادار به فروش اراضی مزروعی و مستغلات خود بنماید، ولی هیچ دولتی حق ندارد که املاک اتباع بیگانه را ضبط نماید و به طریق اولی هیچ دولتی محق نیست به ملاحظات نژادی و مذهبی، املاک پاره‌ای از اتباع خارجه را ضبط کند ... دولت رومانی می‌تواند به منظور «رومانی‌ژاسیون» یعنی استخلاص زندگانی اقتصادی و مالی رومانی از نفوذ یهودی‌ها، اتباع کلیمی دول خارجه را وادار به فروش املاک خود بنماید، ولی به هیچ عنوان مجاز نیست مجانا و بدون پرداخت قیمت عادله املاک آنها را ضبط کند».
اداره سوم سیاسی وزارت امور خارجه، از سفارت ایران در استکهلم می‌خواهد موارد حقوقی ذکر شده را برای وزارت امور خارجه سوئد بیان و خواهان رفع مزاحمت از اتباع کلیمی ایرانی توسط دولت رومانی شود. در پاسخ، سفارت ایران در استکهلم به وزارت امور خارجه ایران متذکر می‌شود: «به قرار اطلاع حاصل از وزارت خارجه سوئد قوانین رومانی راه حل را در موضوع املاک یهودی‌های اتباع ایران مسدود ننموده، امیدواری دارد موضوع به خوبی حل شود». همچنین وزیر مختار ایران در برن، طی نامه‌ای از سفارت مصر در برن می‌پرسد که اتباع یهودی مصری، همانند اتباع یهودی ایرانی، دچار قوانین ضد یهودی دولت رومانی شدند و دولت مصر در قبال این قوانین ضد یهودی دولت رومانی چه تدابیری را اتخاذ کرد. سفارت مصر در برن، در پاسخ به سفارت ایران در برن، سفارت سوئیس را حافظ منافع مصر در بخارست می‌داند و متذکر می‌شود این سفارتخانه اقداماتی در جهت وارد کردن مصر به لیست بند 2 تصویب نامه‌ی دولت رومانی افزوده که باعث گردید که اتباع یهودی مصر اموال‌شان مصادره نگردد.
سفارت سوئد در رومانی تا زمانی که به اندازه‌ی کافی گذرنامه‌ی ایرانی در اختیار داشت، به هر کسی که ادعای تابعیت ایرانی نمود، برای حفاظت از آنان گذرنامه‌ی ایرانی در اختیارشان گذاشت و حتی زمانی که گذرنامه‌ی ایرانی به اتمام رسید، گذرنامه‌ی سوئدی حافظ منافع برای کلیمیان ایرانی صادر می‌کرد. به گزارش وزیر مختار ایران در بلگراد، سفارت سوئد در رومانی برای رفع مزاحمت آلمان‌ها خیلی سهل و آسان به هر کسی که ادعای تابعیت ایرانی داشت پاسپورت می‌داد. در دی ماه 1325 مأموریت سفارت سوئد در رومانی برای حفاظت از اتباع ایرانی پایان می‌یابد و وزیر مختار ایران در بلگراد برای بررسی اوضاع اتباع ایرانی به بخارست می‌رود و در خصوص اقدامات سفارت سوئد در رومانی می‌نویسد: «در بوکارست (بخارست) تمام اتباع خودمان را پذیرفتم، دریافتم که تماماً از مسلمان و ارمنی و یهودی فوق‌العاده از زحمات سفارت سوئد راضی بودند، حتی موقعی که آلمان‌ها و اولیاء آلمانی‌مآب رومانی سرکار بودند و زجر و زحمت فوق‌العاده به یهودی‌ها وارد آورده بودند و بیشتر آنها را کشته و دارایی آنها را ضبط و از منازل‌شان بیرون کرده بودند، در چنین مواقعی سفارت سوئد به اندازه‌ای زحمت کشیده و اقدامات نزد آلمان‌ها کرده که به ایرانی‌ها حتی یهودی‌های ایرانی کوچک‌ترین اذیت و آزاری وارد نیامد».
• در بلغارستان
وزارت امور خارجه سوئد به عنوان حافظ منافع ایران در بلغارستان طی یادداشتی به تاریخ 19 خرداد 1322 به نمایندگی ایران در استکهلم اطلاع می‌دهد که دولت بلغارستان قوانینی تصویب کرده که به موجب آن کلیه‌ی یهودی‌های ساکن صوفیه باید این شهر را ترک و به شهرهای مختلف که مأمورین دولتی معین کرده‌اند بروند و به خانواده‌های یهودی اخطار شده که ظرف سه روز صوفیه را ترک کنند، در غیر این صورت به اجبار با ترن به لهستان تبعید خواهند شد.
سفارت سوئد «مستقیماً با کمیساریای مخصوص امور مربوط به یهودی‌ها وارد مذاکره و اقدام شده و تقاضا نموده است از مزاحمت اتباع یهودی ایران موقتاً خودداری شود».
نماینده‌ی وزارت امور خارجه ایران در سوئد به وزارت خارجه اطلاع می‌دهد که یهودیان ایرانی خارج از بلغارستان تبعید نشدند و اقدام سفارت سوئد موفقیت آمیز بود.
به رغم تدابیر لازم، ظاهراً تعدادی از خانواده‌های یهودی ایرانی به روسیه تبعید شدند، بلافاصله سفارت سوئد در بلغارستان آگاه شده و وابسته‌ی نظامی سفارت برای سرکشی و آگاهی از وضعیت آنان اعزام می‌شود؛ او در گزارشی می‌نویسد: خواسته‌ی آنان این بود که گذرنامه‌ی ایرانی‌شان تمدید شده و راهی برای بازگشت‌شان به ایران فراهم شود. زندگی در بلغارستان برایشان از آن پس دیگر مقدور نبود، زیرا دولت بلغارستان با زور یهودیان ایرانی را وادار کرده اموال خود را بفروشند و بلغارستان را ترک کنند و آنان دیگر امکاناتی برای احیاء زندگی و تامین معاش خود نداشتند.
وزارت خارجه سوئد بعد از ارسال گزارش وابسته‌ی نظامی خود، متذکر می‌شود وضعیت یهودیان ایرانی مناسب است ولی چون امکان تأمین مایحتاج خود را در بلغارستان ندارند، لازم است وزارت امور خارجه ایران راهی برای بازگشت آنان فراهم آورد.
همچنین سفارت ایران در استکهلم طی نامه‌ای به وزارت خارجه سوئد اعلام می‌کند در خصوص فروش اجباری اموال و اخراج یهودیان ایرانی از صوفیه، وزارت امور خارجه سوئد رسماً اعتراض وزارت خارجه ایران را به دولت بلغارستان ابلاغ کرده و در مورد اجحاف ظالمانه‌ی آن دولت نسبت به ایرانیان یهودی که مغایر با حقوق بین‌الملل بوده ابراز ناخرسندی کرد.
در مورد بازگشت یهودیان ایرانی از بلغارستان؛ دولت ایران اقداماتی نموده و وزارت کشور ایران به تاریخ 3/9/1322 به وزارت امور خارجه ایران اعلام می‌کند که «عبور از خاک ترکیه خالی از اشکال نیست و به علاوه مقامات رسمی بلغارستان نیز از دادن روادید به کشورهایی که جزو [دول] محور نیستند امتناع دارند و همچنین به علل دیگر، به نظر وزارت کشور بهتر است به تقاضاکنندگان اعلام شود که فعلاً در محل سکونت خود بمانند تا اینکه وسایل مسافرت فراهم شود». سفارت سوئد در صوفیه تا اواسط سال 1326 همچنان به خدمات‌رسانی به ایرانیان در صوفیه پرداخته و بعد از این تاریخ سفارت ایران در بلگراد کار خدمات‌رسانی را برای ایرانیان در صوفیه به عهده می‌گیرد.
• در یونان
تعداد قلیلی یهودی ایرانی در آتن زندگی می‌کردند که سفارت سوئیس در آتن به عنوان حافظ منافع ایران مسئول حفاظت از آنان گردید. وزارت خارجه سوئیس در گزارشی به تاریخ 19 فروردین 1322 می‌نویسد: «اشغالگران آلمانی در یونان اقدام به جمع آوری یهودیان نموده، ظاهراً با قطار اجباراً به لهستان منتقل خواهند شد. نمایندگی سوئیس در یونان در 29 اسفند 1321 رسماً به دفتر سفیر آلمان نامه نوشته که تعداد قلیلی یهودی ایرانی در آتن سکونت دارند که مورد حمایت سفارت سوئیس هستند و خواستار شدند که آنان را به سمت لهستان اعزام نکنند، مسئولین آلمانی جواب دادند که هنوز دستورالعملی برای این امر نیامده است. مسئولین وزارت خارجه سوئیس خواستار مستثنی کردن یهودی‌های ایران و فراهم-آوری شرایط مطلوب برای آنان گردیدند. سفارت ایران در برن در گزارشی به وزارت خارجه در این‌باره می‌نویسد: مقامات آلمانی چند نفر از یهودی‌های ایرانی در یونان را به آلمان تبعید کردند، تلاش‌های وزیر مختار سوئیس برای مستثنی کردن آنان به نتیجه نمی‌رسد.
• در فرانسه
سوئیس حافظ منافع ایران در فرانسه، جهت حفظ یهودیان ایرانی از گزند حوادث، تدابیر و تلاش‌های وافری انجام داد. وزیر مختار ایران در برن به وزارت خارجه‌ی ایران اعلام کرد وزارت خارجه سوئیس گزارش کرده قوانین ضدیهودی و اجحافات علیه یهودیان در ویشی رو به ازدیاد است. در خصوص قوانین ضدیهودی می‌نویسد: «از تاریخ 11 دسامبر 1942 [20 آذر 1321] عموم یهودی‌های اتباع بیگانه مکلفند که برگه¬‌های شناسنامه و خوارباری خود را نزد [مقامات] محلی ارائه داده که کلمه یهود در روی آنها قید گردد. وزارت خارجه سوئیس می‌نگارد که چون معلوم نیست تا چه اندازه این مقررات شامل حال یهودی‌های اتباع ایران مقیم فرانسه می‌شود، سفارت آنها [منظور سوئیس است] در ویشی از وزارت خارجه فرانسه در این زمینه توضیحات خواسته و مشغول اقدام است بلکه بتواند آنها را از این مقررات معاف دارد و عملاً زیر سرپرستی خود قرار دهد.
وزیر مختار ایران: یهودی‌های ایرانی مهاجر نیستند بلکه قسمتی از جامعه‌ی ایرانی هستند که کاملاً آداب و سنن ایرانیان را رعایت کرده در عین حال اصول دین حضرت موسی را رعایت می‌کنند.
نقشه اروپایی
وزیر مختار ایران در نامه‌ای دیگر به تاریخ 30 بهمن 1321 به وزارت خارجه سوئیس در مورد ویژگی‌های یهودیان ایرانی می‌نگارد: ایرانیان یهودی که در ایران به دنیا آمده و اجداد آنان ایرانی است و در ایران به نام کلیمی نام برده می‌شوند و به فارسی صحبت می‌کنند و ابداً زبان عبری و ییدیش نمی‌دانند و کاملاً جزو جامعه ایرانی هستند به لحاظ جسمانی همانند دیگر ایرانیان هستند و خیلی وطن پرست هستند و همه‌ی آنان که در فرانسه اقامت دارند، خواهان بازگشت به ایران هستند اما دولت ویشی با خروج آنان مخالفت می‌کنند.
در تکمیل این مطالب خطاب به وزارت خارجه سوئیس نوشته شد: یهودی‌های ایرانی مهاجر نیستند بلکه قسمتی از جامعه‌ی ایرانی هستند که کاملاً آداب و سنن ایرانیان را رعایت کرده در عین حال اصول دین حضرت موسی را رعایت می‌کنند. به همین دلیل در ایران به "موسایی" یا "جهود" نامیده می‌شوند. آنان هیچ گاه مهاجرت نکردند و با نژاد سامی هیچ اختلاطی ندارند. یهودیان ایرانی به همراه دیگر برادران ایرانی مسلمان خود در حدود سی سال پیش به قصد تجارت در اروپا سکنی گزیدند و همواره ارتباط خود را با اقوام خود در ایران و زادگاه خود قطع ننموده‌اند. آنان هم در ابتدای جنگ همانند دیگران ایرانیان حفظ بی‌طرفی جنگ کردند، متأسفانه دولت ویشی اجازه بازگشت به هیچ ایرانی را نمی‌دهد. این نامه، باز بر روی ایرانی بودن آنان تأکید کرده و خواستار آن شد که تا زمانی که نمی‌توانند فرانسه را ترک کنند و از قوانین جاری تبعیت می‌کنند با توجه به حضور اجباری، شرایط برای آنان سخت‌تر نشود و همچنین فرمانداری پاریس کلمه «یهودی» را از روی اوراق آنها پاک کند.
وزارت خارجه سوئیس در گزارشی به سفارت ایران در سوئیس به تاریخ 11 فروردین 1322 اعلام می‌کند که قانونی در 31 تیر 1320 (22 ژوئیه 1941) تصویب شد که تمامی مؤسسات یهودی بدون استثناء باید «آریایی‌لیزه» شوند. اموال یهودی‌های خارجی باید همچون یهودی‌های فرانسوی فروخته ‌شود. مشاور حقوقی در نامه‌ای به وزارت خارجه این اقدامات دولت ویشی را بررسی کرده و می‌نویسد: «موضوع کار اجباری یهودی‌های اتباع ایران مقیم فرانسه باید از دو جهت مورد بررسی واقع گردد، یکی از لحاظ قراردادهای منعقده بین دولتین ایران و فرانسه و دیگری از حیث اصول و مقررات بین‌المللی... به موجب ماده دوم قرارداد موقت منعقده بین دولتین ایران و فرانسه به تاریخ 21 اردیبهشت 1307 اتباع هر یک از دولت‌های متعاهد در خاک متعاهد دیگر از کار اجباری و قروض اجباری و مالیات‌های استثنایی معافند. این قرارداد برای مدت یک سال یعنی تا 20 اردیبهشت 1308 منعقد گردیده و از آن تاریخ به بعد مواد یکم و دوم آن چندین بار، شش ماه به شش ماه تجدید شده بود، ولی اکنون به واسطه عدم تجدید بعدی، اجرای این تعهد بلااثر شده و دولت ایران نمی‌تواند به استناد قرارداد نامبرده از دولت ویشی تقاضا کند که یهودی‌های اتباع ایران را از کار اجباری معاف نماید».
بنابراین چون قراردادهای دو جانبه تمدید نشده بود راهی دیگر پیگیری شد و آن هم از طریق استناد به اصول و قواعد بین‌المللی. «دولت متوقف‌فیها [دولت ویشی] می‌تواند اتباع بیگانه را وادار به کارهای اجباری بنماید مشروط بر این‌که پیمان‌های منعقده فیمابین آنها را از این کارها معاف نکرده باشند. در صورت نبودن پیمان، کارهای اجباری متعهد به اتباع دولت‌های بیگانه تابع همان شرایط و مقرراتی است که نسبت به اتباع داخله معمول و مرعی می‌باشد، به عبارت دیگر درباره‌ی اتباع بیگانه کار اجباری را فقط در صورتی می‌توان معمول داشت که دولت متوقف‌فیها آن را نسبت به اتباع خود مجرا داشته باشد، به علاوه دولت متوقف‌فیها مکلف است کار اجباری را بدون تبعیض نسبت به اتباع تمام دول بیگانه (در صورت نبودن قرارداد) معمول و مجرا دارد».
اما شرایط در دولت ویشی متفاوت است: «به طوری که از پرونده امر استنباط می‌شود، در فرانسه کار اجباری شامل اتباع داخله [فرانسه ویشی] نیست و از طرفی هم دولت فرانسه فقط قسمتی از اتباع بیگانه را به ملاحظات نژادی (که تشخیص و تمیز آن خارج از موقعیت یک دولت بیگانه می‌باشد) مشمول کار اجباری دانسته و سایر بیگانگان را از کار نامبرده معاف داشته است؛ از این رو دولت ایران محق است این عمل دولت فرانسه را مخالف اصول بین‌المللی دانسته و از دولت مشارالیها [فرانسه ویشی] معافیت یهودی‌های اتباع ایران را درخواست نماید». در این اثناء در تاریخ 9 تیر 1322 وزارت خارجه سوئیس به سفارت ایران در برن اطلاع می‌دهد که دولت سوئیس از طریق نمایندگی خود در برلین مطلع شده که چهار کلیمی ایرانی در بازداشتگاه درانسی (Drincy) محبوس هستند. سفارت ایران در سوئیس در گزارشی به وزارت امور خارجه ایران می‌نویسد: دولت ویشی بنا به درخواست مقامات آلمانی در ویشی 21 و 22 ژانویه 1944 (30 دی و اول بهمن 1322) کلیه یهودیان خارجی مقیم فرانسه را بدون استثناء بازداشت و به اردوی کار درانسی اعزام و منازل آنها را مهر و موم کردند، اما نمایندگی سوئیس بعد از ملاقات با مقامات آلمانی اطمینان حاصل کردند که کسانی دارای اوراق و مدارک صحیح و درست باشند، به اردوی دیگری هدایت خواهند شد. با این همه سفارت ایران در برن پیگیر اتباع یهودی خود بوده و بدین طریق سفارت ایران در برن از طریق حافظ منافع ایران در فرانسه یعنی دولت سوئیس اوضاع یهودیان ایرانی را رصد و پیگیری می‌نمود.
• نتیجه
با رجوع به اسناد در دسترس وزارت امور خارجه‌ ایران، می‌توان پی برد که حفظ و مراقبت از اتباع یهودی ایرانی از وظایف سفارتخانه‌ی ایران در سوئیس در برن بوده و این وظایف توسط افراد مختلف صورت گرفته و وزارت امور خارجه ایران با ارسال دستورالعمل‌هایی، سفارتخانه‌ی ایران در سوئیس را هدایت و راهبری می‌نمود. بنابراین حفاظت از اتباع ایرانی به ویژه کلیمیان، کاری جمعی و مسئولیت جمعی بوده و نمی‌توانست ابتکار شخصی و اقدام شخصی باشد. n

منبع:
فصلنامه تاریخ روابط خارجی، مرکز مطالعات سیاسی و بین-المللی وزارت امور خارجه، شماره 73، زمستان 1396

 

 

 

 


 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید