انجمن کلیمیان تهران
   

«هارون یشایایی»به روایت ناصر فکوهی

   

 

المیرا سعید

بهار 1402

‌  

«هارون یشایایی» نام کتابی است در چهارچوب پروژه‌ای پیوسته با عنوان «تاریخ فرهنگی ایران مدرن» که به تازگی (1401) توسط نشر گهگاه به چاپ رسیده است. این پروژه به بررسی گسترده‌ی فرهنگ ایران در قرن بیستم اختصاص دارد. هدف در این بخش از پروژه، ارائه‌ی کتاب‌هایی است در توصیف یک کنش‌گر یا شخصیت فرهنگی به زبان، قلم و یا روایت او. روش پروژه، روشی تلفیقی و در ترکیبی از روش‌های میدانی و گفت‌و‌گوهای شفاهی و مطالعات تاریخی-اسنادی است و هدف اصلی آن، رسیدن به تألیف‌های توصیفی و تحلیلی و نه تاریخ‌شناسانه با نگاه فرهنگی-اجتماعی برای درک مدرنیته‌ی همه‌ی ابعاد در ایران کنونی و تلاش برای گره‌گشایی از مشکلات فرهنگی، بر اساس داده‌ها و تجربیات گذشته است.
این مجموعه بر آن است که روایتی از زندگی و آثار خود کنش‌گران به خواننده عرضه کند. «هارون یشایایی» بخشی از این مجموعه است. دکتر ناصر فکوهی در این مجال ترغیب یشایایی به نشان دادن شخصیت خود و رویکردش به فرهنگ، کار و مسائل مختلف زندگی را مد نظر قرار داده است. این مصاحبه در خرداد 1395 انجام شده است.
در بین اهالی فرهنگ و هنر دوستان، کمتر کسی است که نام یشایایی را جایی نشنیده یا نخوانده باشد. نامی، قرینِ حضوری پیوسته، از سنین پایین، در فعالیت های سیاسی، فرهنگی و هنری. خاطراتش بارها و بارها از زبان خودش شنیده شده. اما این بار، در این کتاب، حرف‌هایی روایت شده خواندنی و بی‌شک تازه و ماندنی.
معرفی کتاب (هارون یشایایی) به روایت ناصر فکوهیهارون یشایایی در سال 1314 در محله‌ی سنتی کلیمیان تهران، عودلاجان، در خانواده‌ای پُر اولاد و متدین به دنیا آمده است. او فارغ‌التحصیل دانشکده‌ی ادبیات در رشته‌های فلسفه و جامعه شناسی است. مبارزات سیاسی، ساخت چندین فیلم ممتاز و پُر بیننده و فعالیت‌های اجتماعی برجسته، در کارنامه‌ی کاری‌اش، همواره خودنمایی می‌کند.
پای صحبت‌هایش که بنشینی، چه در جمعی دوستانه و خصوصی باشد چه در کتاب حاضر و نیز تمامی آثار به چاپ رسیده‌اش، سال‌های کودکی و نوجوانی‌اش را در کوچه‌های خاکی و تنگ محله‌ی عودلاجان، در کنار مردمانی نسبتا فقیر، بخشی جدایی ناپذیر از هویت خویش می‌داند. مردان و زنان محله را به گونه‌ای توصیف می‌کند که گویی سادگی و صفایشان در هیچ گوشه‌ای از دنیا یافت نمی‌شود. ریشه‌اش در گل و لای کوچه‌های محله، میان پستوی دکان‌های بازارچه و لای درز دیوار خانه‌های همان محله شکل گرفته. خانه‌هایی محقر که یکرنگی و همدلی ساکنین‌اش در عمق جان و دل او و هم‌سن‌و سالانش رسوب کرده است. چنان‌که می‌گوید: «زندگی با همه‌ی سختی‌ها در صمیمیت می‌گذشت».
در گفت‌و‌گوی انجام شده با یشایایی، فکوهی با دقت و وسواس و گاه به تکرار وارد جزئیات زندگی شخصی، تحصیلی، کار، معاش و سرگرمی‌های وی شده و تا حد امکان سعی شده موضوعی از قلم نیفتد. مصاحبه‌شونده نیز با پرداختن به رویدادهای مختلف در سال‌های عمر خود و ذکر علایق، اعتقادات، دوستان و خانواده، خواننده را تا آخرین سطر کتاب با خود همراه می‌کند.
عشق به وطن و میهن‌دوستی در تمامی عرصه‌ها، شعارها و عباراتی نیستند که به قلم فکوهی بیان می‌شوند. بلکه یشایایی بر این ادعا در هر سطر از کتاب و تمامی نوشته‌های به چاپ رسیده‌اش پافشاری می‌کند. از «گزارش یک دوران» گرفته تا
«کوچه مال کیست؟». همچنین علاقه‌اش به ایران در هر سکانس از فیلم‌هایش و نیز نمایش فرهنگ و اعتقادات مردم این مرز و بوم حکایت از این واقعیت دارد. از «ناخدا خورشید» و «هامون» تا «ای ایران» و «کیمیا» که بی‌تردید استقبال بی-نظیر از این فیلم‌ها، دلیلی بر این ادعاست.
فکوهی: اگر به گذشته برمی‌گشتید، همین مسیر را انتخاب می‌کردید و همین جا می‌ماندید؟
یشایایی: «ببینید من از دوران دبیرستان مطلب‌نویس شدم، روزنامه می‌نوشتم و وارد فرهنگ شدم، دوستانم نیز همه این-کاره بودند. یعنی وارد فضایی شدم که به مهاجرت فکر نمی-کردم. برای هر چه هست، باید اینجا زندگی کنیم. حتی اگر سرمان را زیر آب کنند. در جواب جوانانی که نظرم را در مورد ماندن یا رفتن می‌خواهند، می‌گویم خودت باید تشخیص بدهی. اگر شرایط قابل تحمل نیست و دوست داری برو. پس چرا می‌مانی؟ اگر می‌توانی شرایط را تحمل کنی، بمان. به هر حال آدم هر جا برود زندگی کند، مشکلاتی هست. مهاجرت معنی‌اش این نیست که الان شما رفتی آنجا، فرش قرمز انداخته و همه عاشقت می‌شوند... همیشه احساس اقلیت بودن داشته و دارم ولی اقلیت بودن برای من کمپلکس نیست، یک واقعیت است. غصه نمی‌خورم که اقلیت هستم. هر کس یک جوری است و هر کس فضایی برای زندگی کردن و اقبالی برای حیات دارد».
او خود را یک ایرانی یهودی می‌داند و هیچ‌گاه این دو را نه مقابل هم بلکه بر هر دو در کنار هم پایبند بوده و خود را همیشه مسئول می‌داند. او معتقد است نه در گذشته و نه اکنون حاکمیت موضع ضدیهودی نداشته است.
او در حالی که عنوان می‌کند فرهنگ مذهبی اصل اول رابطه در خانه بوده و فرهنگ یهود که به معنای دانستن فرایض دینی و خواندن نمازهای جاری بوده و آن را تکلیف می‌داند، یکی از بهترین فارسی‌زبانان و فارسی‌شناسان را یهودی می‌خواند. او از سلیمان حییم، مهندس دانش‌راد، موسی معلم، گوئل کهن، آرش آبائی و ... به عنوان بهترین فارسی-زبانان و فارسی‌شناسان یهودی نام می‌برد. وی اذعان می‌کند با وجود مهاجرت‌ها، جمعیت یهودیان ایران در شمار ده دوازده کشور یهودی نشین جهان آورده می‌شود.
او هیچ گاه تماشاگر حوادث و اتفاقاتی که ایران با آن روبرو شده نبوده. گزافه نیست اگر بگوییم، چه با دست خالی چه با دست پر، او همواره از عناصر پررنگ روزهای ملتهب و پر آشوب کشورش شمرده می‌شود. هارون یشایایی نه تنها در سینما به عنوان تهیه‌کننده‌ای موفق و مطرح شناخته شده، بلکه به جرأت می‌توان گفت بازیگری اثر‌گذار و شاید کارگردانی کاردان در بزنگاه صحنه‌ها در راه سربلندی و خوشنامی وطن خوش درخشیده است.
این کتاب در 130 صفحه شامل عکس‌ها و اسنادی ناب از دوران مختلف زندگی یشایایی است. در پایان کتاب، پرسشنامه‌ی پروست (تست کوتاه شخصیت) و نیز کتاب‌شناسی و آثار وی پیوست شده است.
***
ناصر فکوهی (۱۳۳۵) پس از اخذ مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود در جامعه‌شناسی، مدرک دکترای خود را در دانشگاه پاریس در سال ۱۳۷۳ در رشته‌ی جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی سیاسی به دست آورد. وی پس از چند سال تدریس در دانشگاه‌های تهران، در سال ۱۳۷۷ به استخدام دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران در گروه انسان‌شناسی در آمد و هم اکنون دارای رتبه‌ی استادی در این رشته در همین دانشگاه است. فکوهی متخصص مسائل و آسیب‌های فرهنگی، آسیب‌شناسی و مسائل شهرهای جهان مدرن و مسائل هویتی و هویت‌های جدید شهری است. فکوهی از ده سال پیش پروژه‌ی بزرگ و پیوسته‌ی تاریخ فرهنگی ایران مدرن از مشروطه تا امروز را آغاز کرده است. او موسس و مدیر موسسه انسان‌شناسی و فرهنگ است.


 

‌ 

‌  


 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید