انجمن کلیمیان تهران
   

پـسـح : عيـد آزادي

   

 

عید پسحپسح يكي از اعياد سه گانه يهوديان است كه به نام پيامبر بزرگوار بني اسرائيل - حضرت موسي- مُزيّن شده و نتيجه رسالت او از سوي خداوند متعال براي آزادي بني اسرائيل و همه انسانها از بردگي است.

برابر آيات تورا، خداوند خطاب به اَوْراهام (حضرت ابراهيم) فرمود: «بدان كه فرزندان تو به مدت 400 سال در سرزميني كه به آنها تعلق ندارد (مصر) غريب خواهند بود و در آنجا در بندگي و عذاب قرار خواهند گرفت. پس از 400 سال، من ايشان را نجات داده و قومي كه آنها را به بندگي وادار نموده، مورد محاكمه قرار خواهم داد و سپس با ثروت عظيمي آن سرزمين را ترك خواهند نمود». اوراهام در اين آزمايش سخت نيز سربلند بيرون آمد، زيرا بي ايماني و ناسپاسي نكرد و اين بار نيز خود را به طور كامل، تسليم خواست و رضاي الهي نمود. با تولد ييصحاق (حضرت اسحق) اين 400 سال غربت شروع شد، چرا كه وي در سرزمين كنعان به حالت غربت به سر مي برد و 60 سال داشت كه يَعْقُوو (حضرت يعقوب) متولد شد و او نيز در كنعان غريب بود. يعقوو در130 سالگي به علت وقوع خشكسالي، همراه خانواده اش (جمعاً 70 نفر) عازم مصر شد، زيرا كه حضرت يوسف به صدارت كشور مصر رسيده بود و با انباشتن غلّه فراوان، آن سرزمين را در برابر قحطي مقاوم كرده بود.

خاندان يعقوو در مصر بسيار بارور و كثير شدند، تا آنجا كه فرعون از نيروي چنين جمعيت عظيمي هراسان شد و با ناديده گرفتن خدمات حضرت يوسف، آنها را به كار سخت وادار كرد و بني اسرائيل را به بردگاني براي بيگاري نزد مصريان مُبدل ساخت. به علت پيشگويي منجمان دربار مبني بر ظهور منجي براي اين قوم، فرعون دستور داد كه همه نوزادان ذكور بني اسرائيل را در رود نيل غرق سازند. اما يك مادر و دختر يهودي به نامهاي «يُوخِوِد» و «ميريام» (مريم) كه ماماهاي عبرانيان بودند، با فداكاري ناشي از ترس الهي، نوزادان عبري را زنده نگاه مي داشتند. از اين رو مشيت خداوند برآن قرار گرفت تا پسري را كه بعدها نقش منجي اين قوم را برعهده مي گرفت، سه ماه زودتر از موعد طبيعيِ زايمان به «يوخِوِد» عطا نمايد. يوخِوِد پس از اين سه ماه به ناچار فرزندش را درون سبدي نهاده، در نيزار رود نيل رها نمود. دختر فرعون، وي را از آب گرفت و چون آن پسر كه بر او «مُشِه» (موسي) نام نهاده بودند، حاضر به خوردن شير هيچ زني نشد، با راهنمايي ميريام براي شيردادن به دست «يوخود» سپرده شد. پس از اين، مشه در دربار فرعون بزرگ شد و بر اثر حوادثي كه براي وي پيش آمد، از مصر گريخت. سپس در سرزمين «ميديان» نزد شخصي به نام «ييترو» ساكن شد و دخترش «صيپورا» را به همسري گرفت. سرانجام پس از گذشت 210 سال از ورود يعقوو و بني اسرائيل به مصر، خداوند به ناله و استغاثه ايشان بر اثر شدت ظلم مصريان توجه نموده، مشه رَبِنو را مأمور نجات آنان فرمود. او به سبب تواضع بي مانندي كه داشت، در ابتدا خود را شايسته چنين مسوؤليت عظيمي نمي دانست؛ اما سرانجامْ عازم مصر شد. مُشه و «اَهَرُون» (هارون) برادرش، مأموريت خود را براي بني اسرائيل شرح دادند و پس از ايمان آوردن مردم به آنها، براي ابلاغ فرمان خدا راهي قصر فرعون شدند كه اين رفت و آمد چندين بار تكرار شد. خداوند براساس حكمت خود و جهت نشان دادن قدرت عظيمش به همگان، ابتدا 10 ضربت معجزه آسا را بر فرعون و مصريان كه مايل به آزاد نمودن اين قوم نبودند، وارد ساخت. پس از آن بني اسرائيل در 15 ماه نيسان 2448 عبري، باشكوه بسيار از تمام بندگيهاي مصر- بندگي جسماني مصر و نيز بندگي اخلاقي و فساد فرهنگي مصريان- نجات يافتند و خداوند با اِعطاي كتاب تـورا به آنها (كه شامل 613 فرمان مُدَوّن عبادي، اجتماعي، قضايي و اخلاقي است) ايشان را براي هميشه از هر نوع بندگي رها ساخت.

قيام حضرت موسي به فرمان خداوند، افزون بر رهايي بني اسرائيل از بندگي فرعون، نشانه پيروزي عدالت خواهي بر بيدادگري، توحيد بر كفر و حق بر باطل اسـت. قيام موسي سرآغاز رهايي انسان از فرومايگي است و يكي از درخشانترين برگهاي تاريخ يهود و بشر است. در تمام كتابهاي مذهبي و اشعار شاعران بزرگ جهان، حضرت موسي، قهرمان عدالت خواهي، فروتني و شجاعت است و پسح، يادآور طلوع خورشيد حق طلبي و عدالت پروري است. پس از رهايي از بندگي مصريان است كه بني اسرائيل هر نوع بندگي را به غير از اطاعت اوامر خداوند مردود مي دانند و در دعاهاي روزانه خود تكرار مي كنند:

«بشنو بني اسرائيل، خداوند خالق ما، خداي يكتا است»

بنا به دستور خداوند، اين واقعه عظيم، هر سال در همان ايام طي مراسمي مقدس بايد يادآوري شود و يهوديان موظف به رعايت و اجراي احكام خاص اين عيد هستند. پس از ضربات ده گانه كه به فرمان خداوند بر مصريان وارد آمد، صداي بلند شيون و ناله مصريان در مصر برخاست و فرعون در نيمه شب، خودش در پي مشه و اهرون رفت و از آنها خواست تا از مصر خارج شوند.

سرپيچي و نافرماني فرعون در آزاد ساختن عبرانيان، از دلايل اصلي وارد آمدن ده ضربت الهي بود. وي پس از هر ضربه، بهظاهر در برابر خداوند تسليم مي شد و تقاضاي رفع مشكلات را مي كرد، اما پس از مشاهده گشايش و رفع خطر، دوباره كبر و غرور او را فرا مي گرفت و از اجراي فرمان خداوند خودداري مي كرد.

حضرت موسي، وقوع برخي از ضربات را پيشتر به فرعون اطلاع مي داد تا شايد با شنيدن خبر، دست از نافرماني بردارد و پس از وقوع نيز، همواره (باوجود توهينهاي فرعون) آماده بود تا با درخواست فرعون فوراً دست به دعا بلند كند و خواستار رفع بلا شود. اين امر نشان مي دهد كه پروردگار حتي به عذاب شريران و گناهكاران راضي نيست و مايل است كه هر چه سريعتر بازگشت و توبه آنها را بپذيرد. بنابراين، ده ضربت مذكور نشانه لطف خدا هستند كه وي به جاي رها كردن بيشتر ظالمان به حال خود و شاهد نابودي و فناي آنها بودن، با وارد ساختن ضرباتي به نام تأديب، قصد هدايت و اصلاح آنان را دارد.

خروج از مصر:

ظربت خوردنپيش از آخرين ضربت، پروردگار به بني اسرائيل دستور داد كه خانواده ها گوسفندي را اختيار و قرباني «پِسَح» را ذبح كنند. لازم بود كه خون اين قرباني را به نشانه ايمان به خدا از داخل بر سَرْدر و چهارچوبهاي درون خانه خود بمالند و تا صبح از آن خارج نشوند. خداوند هنگام ضربت آخر به اين خون توجه كرده، از ضربت زدن به اين قوم صرفنظر مي نمود. سپس بني اسرائيل با عجله بسيار خارج شدند و به دليل شتاب زياد فرصتي نيافتند كه خميرهايشان را ورآمده كنند. پس آن را به صورت فطير (مصا) پختند و رهسپار شدند. جمعيتي كه از مصر خارج شد به غير ز زنا و اطفال، شامل 600 هزار مرد پياده و گروهي از ديگر اقوام غير يهودي بود.

خداوند بار ديگر براي نمايان ساختن قدرت خود از يك سو، مصريان را وسوسه نمود كه اين قوم را تعقيب كنند و از سوي ديگر، به بني اسرائيل فرمان داد تا در برابر دريا اردو زنند. در اين حال كه يهوديان، خود را از دو سو در تنگنا مي ديدند، خدا به حضرت موسي دستور حركت به سمت آب را صادر نمود. پس از آنكه شماري از يهوديان با ايمان قوي خود داخل آب شدند، يكي از بزرگترين معجزات تاريخ به وقوع پيوست. دريا شكافته شد و تمام آن جمعيت عظيم، از ميان آن گذر كردند. نيز هنگامي كه مصريان به اميد دستگير نمودن آنها وارد مسير شكافته شده گشتند، به امر پروردگارْ آبها به جاي خود بازگشتند و لشگريان فرعون را به سزاي اعمال خويش رساندند. مشه و يهوديان پس از ديدن اين صحنه عظيم، يكي از مجلل ترين سرودها را در وصف قدرت خداوند سرودند كه در تورا ذكر شده است و «سرود دريا» نام داشته، هر روز در تفيلاي صبح خوانده مي شود.

موضوع خروج از مصر، يك معجزه آشكار خداوند بوده و نشانه نظارت دايمي او بر پديدها و سرنوشت جهان است. اين معجزه، مهمترين رخداد در تاريخ يهود است كه در همه موعدها و بيشتر تفيلاها يادآوري مي شود. همچنين هنگامي كه تـورا دستور اجراي بسياري از فرايض مذهبي را اعلام مي نمايد، آن رويداد هم ذكر مي شود. ذكر مداوم واقعه خروج از مصر به انسان هشدار مي دهد كه شرط اول براي بندگي خالصانه خداوند، رها شدن از هر گونه بندگي غير اوست.

اين يادآوري در حقيقت، يكي از نشانه هاي ايمان به قدرت خداوند است. در اولين فرمان از مجموعه ده فرمان، خداوند بلافاصله پس از معرفي خود، موضوع خروج بني اسرائيل از مصر را عنوان مي كند و به اين ترتيب، ذكر آن واقعه را هم ارزش با توحيد و شناسايي خالق جهان مي داند.

سرزمين مصر در زمان حضرت يوسف و حضرت موسي در رده قدرتمندترين كشور جهان مطرح بود. به همين دليل، خروج يا فرار گروه عظيمي از بردگان ضعيف و بي سلاح همراه با خانواده هايشان از آن، امري تقريباً ناممكن به شمار مي آمد.

از سوي ديگر، فرعون مصر، خود را يكي از معبودان جهان مي پنداشت و كسي را ياراي برابري با او نبود. عبرانيان نيز بر اثر فشار مأموران ستمگر مصري در آخرين سالهاي اقامت در مصر، به شدت زير فشارهاي جسمي و روحي قرارگرفته بودند و در عمل، تواني براي رويارويي با قدرت عظيم مصريان نداشتند.

مجموع موارد فوق، ذهن انسان را مستقيماً به سوي قدرت و نظارت خداوند معطوف مي كند و تنها خواست و مشيت الهي بود كه تمام اين موانع را كنار زد و قوم بني اسرائيل را با سربلندي از سرزمين مصر و ظلم فرعون نجات داد. به همين علت است كه ذكر و تعريف اين واقعه، نشانه ايمان است.

نامگذاري اين عيـد:

نـام پسح از معجزه و لطف الهي در آخرين ضربت وارد شده به مصريان گرفته شده است. در ضربت دهم كه منجر به مرگ اولزادهاي مصريان شد، خداوند از آسيب رساندن به فرزندان اولزاد عبري چشم پوشي كرد. اين لطف الهي در تـورا با لفظ «پاسَحْ» به معني گذر كردن، جَستن و رحم نمودن بيان شده است. پس اين عيد را «پِسَح» ناميده اند و به نامهاي ديگري نيز خوانده مي شود كه عبارتند از :

عيد فطير يا عيد مصاها :

از آنجا كه يهوديان هنگام خروج از مصر فرصت كافي براي تهيه خمير مناسب جهت پخت نان نداشتند، ناگزير از خميرِ ترش نشده - فطير- استفاده كرده، نان فطير ساختند كه در زبان عبري «مَصـا» نام دارد و يهوديان در اين عيد تنها مجاز به استفاده از آن - و نه هيچ نان ديگري- هستند. از اين رو، «عيد مصاها» ناميده شد.

جشن بهار :

اين عيد همواره در اوايل فصل بهار واقع مي شود، و بنابراين، آن را جشن بهار ناميده اند.

جشن آزادي :

اين عيد، جشن آزادي بني اسرائيل از يوغ بندگي مصريان است. نزديكي عيد پسح با نوروز - عيد باستاني ايرانيان (در بيشتر سالها) موجب شده است كه مراسم پسح در ميان ايرانيان كليمي با شكوه و مراسم ويژه اي انجام شود و افزونبر مراسم مذهبي، سنتهاي جاري نوروز چون ديد و بازديد خانواده ها اجرا گردد.

عيد پسح و فلسـفه آزادي :

در منابع تاريخي مقدس يهود آمده است كه يهودياني كه مايل به خروج از مصر نبودند، به امر خد.اوند از بين رفتند. زيرا واقعه خروج از مصر، تنها يك فرصت مناسب براي بيرون رفتن به شمار نمي رفت، بلكه يك دستور جاودان الهي بود كه يهوديان موظف شده بودند تا خود را از بندگيِ مصريان و نيز هرگونه بندگي غير الهي رها سازند.

عيد پسح افزون بر مراسم و احكام مقدس خاص خود، پيام آزادي را نيز به تمام انسانها اعلام مي كند. خداوند مايل است كه انسانها از اسارت و بندگي همنوعان و نيز از بندگي اميال نفساني خويش خارج شده، خالصانه به عبادت و كسب رضاي خالق خود مشغول شوند.

پسح، بيانگر مفهوم مقدس و الهي آزادي است؛ يعني، آزاد شدن از آرزوهاي پوچ و تباهي پذير دنيا و تلاش براي اجراي خواسته هاي خالق جهان.

مفهوم ديگر آن، اعلام حضور اراده خدا در تمام جزئيات زندگي انسان است. در واقعه خروج از مصر، آفريدگار به سبب تأديب فرعون و مصريان و نيز براي آزادي يهوديان، طي معجزاتي تمام روند طبيعت را بر هم زد و سرانجام، سپاه فرعون را در دريا غرق نمود. اينها نشانه هايي از نظارت و دخالت خداوند در تمام لحظات زندگي هستند. كساني كه به وجود پروردگار و آفرينش جهان ايمان دارند؛ اما ادامه سير طبيعي حيات و بقاي عالم را امري خودجوش و سپرده شده به دست طبيعت مي دانند، در مكتب يهود، مؤمن حقيقي شمرده نمي شوند. حضور دايمي خداوند در تمامي وقايع پس از آفرينش - مانند خروج از مصر- از پايه هاي اصلي دين يهود است.

گزيده قوانين پسح:

1- ماه نيسان و شبات گادُول

* در تمام ماه نيسان، «متن ويدوي» (اعتراف به گناهان) در تفيلاها خوانده نمي شود.

* از اول تا سيزدهم اين ماه در تفيلاي صبح، بخشهايي از تـورا كه مراسم گشايش «ميشكان» را بيان مي كنند، خوانده مي شود. (ميشكان، معبدي مقدس و سيار بـود كه ارتباط خداوند با قوم در آن مكان صورت مي گرفت و قربانيها نيز تا پيش از بناي بت هميقداش، در آنجا تقديم مي شدند.)

* كسي كه در ماه نيسان، دست كم دو درخت ميوه را در يك مكان ببيند كه شكوفه داده اند، لازم است «براخاي درختان» را بگويد. اين براخا تنها يك مرتبه در سال گفته مي شود.

* شبات پيش از موعد پسح، به نام «شبات گادول» و به معناي شبات بزرگ خوانده مي شود. اين به سبب معجزه اي است كه خداوند براي بني اسرائيل در آخرين شبات پيش از خروج از مصر انجام داد. يهوديان گوسفنداني را براي ذبح قرباني پسح در خانه هاي خود و در برابر ديد مصريان نگاه داشته بودند و مصريان با اينكه مي ديدند معبودانشان به زودي ذبح خواهند شد (گوسفند يكي از معبودان مصريان بود)، به علت ترس از ضربات و نيروي خدا نتوانستند كوچكترين آسيبي به بني اسرائيل برسانند.

2- پاكسازي محل زندگي از حامِص

* برابر فرمان صريح پروردگار در تورا، يكي از مراسم يادبود خروج از مصر، پاكسازي محل زندگي هر يهودي از مواد حامص است كه پيش از فرارسيدن ايام موعد پسح انجام مي شود.

* «حامِص» به معناي خمير (انواع گندم يا جو) وَرآمده يا هر چيزي است كه از آن تهيه شده يا حتي حاوي اندكي از آن باشد.

* استفاده يا نگاهداري مواد حامص در ايام پسح به هر مقدار ناچيز هم كه باشد، گناه به شمار مي آيد. لذا تا پيش از فرا رسيدن شب چهاردهم نيسان، لازم است كه همه نقاط خانه را از وجود مواد حامص پاك كرد. هر گونه كاربرد مواد حامص كه در ايام پسح در اختيار فرد يهودي بوده، حتي پس از گذشت پسح نيز ممنوع است.

* ظروف مورد استفاده در پسح بايد از هرگونه آلودگي با ذرات حامص پاك شوند.

3- آدينه پسح

* در اين روز رسم است كه همه نخست زادگان ذُكور(پسر) تعنيت (روزه)بگيرند و چنانچه اين افراد در مراسم ويژه اي شركت كنند، از ادامه آن مُعاف خواهند شد. اين مراسم عبارتند از:

1- هفت براخايي كه در هفته اول ازدواج عروس و داماد خوانده مي شود.

2- جشن بازخريد پسر نخست زاده از كُهِن.

3- مراسم بِريت ميلا (ختنه).

4- مراسم روز « بَرميصوا» (جشن رسيدن پسر به سيزده سال و شروع اجراي ميصواي تفيلين).

5- جشن پايان فراگيري يك جلد از ميشنا، تلمود يا زُوهَر.

* اگر آدينه پسح در روز شبات واقع شود، تعنيت نخست زادگان به روز پنج شنبه پيش از آن انتقال مي يابد و همه موارد فوق نيز درباره آن صادق است.

* خوردن حامص در اين روز تنها تا حدود 4 ساعت پس از طلوع آفتاب مُجاز است و حداكثر تا 5 ساعت پس از طلوع آفتاب نيز مي توان آنها را در اختيار داشت.

* خوردن مصا (نان فطير شرعي) در اين روز (تا پيش از فرارسيدن مراسم شب پسح) ممنوع است.

4- مراسم شب پسح :

در شبهاي اول و دوم پسح، مراسم خاصي در خانه و با حضور اعضاي خانواده برگزار مي شود كه شامل گفتن قيدوش بر يايين، خوردن مصا و سبزي تلخ يا كاهو، تعريفِ وقايع خروج از مصر و خواندن متوني در مدح خداوند است.

يكي از مهمترين بخشهاي مراسم اين شب، خواندن «هَگادا شل پسح» است. معني «هَگادا» در زبان عبري «نقل كردن يا تعريف كردن» است. اين واژه از پاسوقي از تورا استخراج شده است كه خداوند در آن مي فرمايد:

«در آن روز (وقايع خروج از مصر را) براي فرزندانت نقل كن و بگو...» .

هگادا گلچيني از منـابع مختلف مذهبي و ادبي يهود مانند تورا، ميشنا، تلمود و ميدراشهايي درباره وقايع خروج از مصر و حواشي آن است كه يهوديان، طبق آيه فوق موظفند در اين شب به تعريف كامل آنها مشغول شوند. حتي دانشمندان و علما نيز كه خود به طور كامل از وقايع تاريخي آن زمان آگاه هستند، وظيفه دارند كه مانند ديگر مردم (وحتي بيش از آنها) اين فريضه را انجام دهند.

5- ايام پسح :

ايام پسح، هشت روز ادامه دارد كه دو روز اول و آخر آن «يُومطُوو» و تعطيل كامل مذهبي هستند. در اين ايام، تفيلاها شكل ويژه اي پيدا مي كنند و بخشهايي از سفر تورا نيز هر روز قرائت مي شود كه تعنيت (روزه) و سوگواري هم در آن ممنوع است.

از شب دوم پسح، گفتن براخاي «عُومِر» آغاز مي شود و از شب سوم پسح (شب هفدهم نيسان) در تفيلا (لحش) به جاي «بارِخ عالِنو»، «بارخِنو» مي خوانند.

6- گزيده اي از روش تهيه مصا :

برابر دستور تورا، در ايام پسح كاربرد مواد حامص (موادي كه در آنها آرد گندم يا جو به كار رفته و ورآمده شده) اكيداً ممنوع است و به جاي نان معمولي، بايد از فطيري به نام مصا استفاده كرد.

مصا از آرد گندم يا جو كه تا حد ممكن از تماس با هرگونه رطوبت محافظت شده باشد، تهيه مي شود. پيش از تهيه خمير، همه ظروف و وسايل مصاپزي را از ذرات حامص پاك كرده، اقدام به تهيه خمير (با آب سرد) و وَرز دادن مداوم آن مي كنند. خمير مصا در هر نوبت بايد در حدي تهيه شود كه امكان سِرِشتن و ورز دادن آن براي يك نفر به راحتي ممكن باشد. اين مقدار را حدود 1600 گرم آرد در هر نوبت توصيه كرده اند. بين عمل تهيه خمير تا وارد كردن آن به تنور، نبايد بيش از 20 دقيقه فاصله باشد و در هيچ لحظه اي نيز نبايد عمل سرشتن را قطع كرد. پس از هر بار خميرگيري، همه ظروف و وسايل به دقت از ذرات باقيمانده پاك مي شوند و مرحله جديدِ تهيه خمير آغاز مي شود. مصاهايي كه تا خورده يا به هم چسبيده باشند، قابل استفاده نيستند. افرادي كه در امر مصاپزي مشغول مي شوند، بايد پيشتر از احكام و تعاليم مربوط به آن، آگاهي كامل داشته باشند.

 

« شمردن ايام عُومِر»

در زمان آبادي معبد مقدس اورشليم (بت هميقداش)، موعد پسح يك جشن كشـاورزي نيز محسوب مي شد. با توجه به اينكه در ايام قديم، بيشتر مردم كشاورز بودند و بهار، آغاز فصل درو كردن محصولات كشاورزي بود، در روز شـانزدهم ماه نيسان (دومين روز موعد پسح)، از نخستين محصول جو « عُومِر»، هديه شكرگزاري و سپاس از رحمتهاي الهي به معبد مقدس تقديم مي شد. برابر نوشته هاي ميشنا، روز اول عيد پسح، پس از غروب آفتاب، مقداري از محصول جو با تشريفات ويژه و با حضور جمعي از دهقانان و نمايندگان شوراي عالي مذهبي (سَنهِدرين) درو مي شد. از جوِ درو شده، دو پيمانه آرد به معبد مقدس تقديم مي گرديد. از سوي ديگر، برابر فرمان تورا، از روز دوم پسح و زماني كه عومر تقديم مي شد تا فرارسيدن عيد شاووعوت، به مدت هفت هفته بايد «شمرده شود». اين شمارش به « سِفيرَت هاعُومِر» معروف بوده و نشانه انتظار بني اسرائيل براي دريافت تورا و تعاليم آسماني است كه پـس از پسح و خروج از مصر، بي صبرانه روزهاي نزديك شدن به شاووعوت را براي دريافت تورا مي شمارند.

اين فرمان تورا، با گفتن براخاي عُومِر در فاصله پسح تا شاووعوت به مدت 49 شب انجام مي شود. زمان گفتن براخاي عومر از تاريكي هوا تا سپيده دم است. اين شمارش را بايد هر شب آقايان به طور پياپي و بي وقفه انجام دهند.

در واقعه اي كه در زمان «ربي عقيوا» (يكي از بزرگترين علماي تاريخ يهود) رخ داد، عده زيادي از شاگردان او جان خود را از دست دادند. اين موضوع در فاصله پسح تا 18 ماه عبري ايار (سي سوم عُومِر) 21 صورت گرفت. به همين دليل، در اين فاصله زماني، يهوديان از برگزاري برخي مراسم جشن و سرور خودداري مي كنند. همچنين 18 ايار، روز درگذشت «ربي يمعون بَريوحاي» است كه از بزرگترين علما و عرفاي يهود (و تعليم يافته ربي عقيوا) بوده و توانست معاني عميق تورا را درك كرده، اسرار آن را كشف كند، كه تعاليم او را شاگردانش در كتابي به نام « زُوهَر» تدوين كردند. وي در آخرين روز زندگي خود، گوشه هايي از رازهاي تورا را براي شاگردان خويش آشكار نمود و بنابر سفارش خود، در روز وفاتش، بني اسرائيل به شادي و سُرور مقدسي به احترام او مي پردازند.

مقالات مرتبط:
مراسم سِدِر (سفره دو شب پسح) و فلسفه اين رسوم

نگاهي به پسح از ديدگاه قرآن كريم
پسح عيد آزادي يادآور رستن از ظلم و بيداد و بي‏عدالتي
پِسَح: عيد آزادي
پسح: جشن آزادي يهوديان
برگزاري مراسم عيد پسح در موسسه گفتگوي اديان



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید